رد شدن به محتوای اصلی

قرن بدیع و منضمات: فصل ۲۲ ظهور و استقرار نظم اداری

 

قسمت چهارم: حلول عصر تکوين امر بهائی

١٣٦٣ - ١٣٤٠ هجری قمری

١٩۴۴ - ١٩٢١ ميلاد

فصل بيست و دوم: ظهور و استقرار نظم اداری

                            

قرن اوّل بهائی که طلوعش با ميلاد حضرت عبدالبهاء مرکز ميثاق الهی
مقارن در حين صعود آن مولای عظيم بيش از سه ربع دورهء خويش را
طيّ نموده بود. در آغاز اين قرن نورانی يعنی هفتاد وهفت سنه قبل نور
هدايت از افق شيراز طالع گرديد و ظهور حضرت باب چون کوکب
فروزان آسمان ايران را روشن و تابناک ساخت. ظلمت ديجور که آن صقع
جليل را احاطه نموده بود زائل شد اهل بصيرت حدّت بصر يافتند و
انفس غافله که عيونشان از تشعشعات آن نور مبين تيره و تار شده بود بر
اطفاء سراج ربّ العالمين قيام نمودند و رؤسا و علما و جمهور ناس کثلّةً
واحده باستيصال  شجرهء الهيّه و قلع و قمع فئهء مظلومه پرداختند. تا آنکه
جمال اقدس ابهی در تاريکترين لحظات هنگاميکه بنفسه المقدّس در
سجن طهران در چنگال اعداء مبتلا و بسلاسل و اغلال گرفتار بود بارادهء
غيبيّهء الهيّه بتجديد حيات و اکمال مقصد نهائی اين امر اعظم مأموريّت
يافت. شمس حقيقت سطوع نمود و قلب ممرّد سلطان قدم بتجلّيات ربّانيّه
منوّر گرديد و پس از مضی ده سال از اين اشراق عظيم رمز مخزون و
سرّ مصون که در هويّت ظهور حضرت باب مکنون و مستور بود در

مدينة ‌الله آشکار شد و ثمرهء جنيّهء ازليّهء آن پديدار گرديد. در ارض سرّ
پيام موعود بيان و مسطور در کتب و صحف حضرت يزدان باهل عالم
ابلاغ و صيت جلال و عظمتش بمسامع ملوک و امراء ارض در شرق و
غرب متواصل شد و در وراء جدران مدينهء محصّنهء عکّا تار و پود نظم
بديع جهان آرايش را وضع فرمود و قبل از عروج روح مقدّسش بعالم بالا
عهد و ميثاق الهی را بمنظور هدايت و استقرار اين نظم امتن اتقن و حفظ
وحدت و جامعيّت مستظلّين در ظلّ كلمهء افخمش تأسيس نمود. سپس
حضرت عبدالبهاء غصن اعظم و مرکز عهد اتمّ بقوّهء ميثاق بحفظ دين الله
و صيانت كلمة ‌الله پرداخت و لوای امر اب جليلش را در قارّهء امريک
برافراشت و پايهء تأسيسات خلل ناپذيرش را در غرب اروپ و شرق
اقصی و قارّهء استراليا بنهايت استحکام بنهاد. آن وجود اقدس در آثار و
الواح و خطابات منيعه اش اصول و تعاليم امر اعزّ ابهی را تشريح و احکام
و قواعدش را تبيين و ارکان و دعائمش را تشييد و مؤسّسات اوّليّهء نظم
ابدع اکرمش را تحکيم فرمود. در خطّهء روس اوّلين معبد بهائی را بنيان
نمود و در صفح جبل کرمل مقامی جليل و رفيع برای مبشّر اعظم مرتفع
ساخت و رمس انور را بدست مبارک خويش در محلّ مقدّس بسپرد. در
اسفار جليله اش ببلاد و عواصم مختلفهء اروپ و امريک پيام حضرت بهاءالله
را بسمع قريب و بعيد برسانيد و شهرت و عظمت آئين الهی را بمقاميکه
از قبل مثيل و نظير نداشت ارتقاء داد و در پايان حيات مقدّسش بوسيلهء نزول

الواح تبليغی و صدور نقشهء ملکوتی دستور امنع امجد خود را بجامعه ای که

پروردهء عنايت او بود ابلاغ  فرمود و به تنفيذ اين نقشهء عظيمه که در مستقبل

ايّام اعضاء آن جامعهء غيور را به انتشار انوار ارتفاع نظم اداری امر الله در

اقطار عالم  موفّق خواهد نمود موظّف ساخت.


با افول نيّر ميثاق عصر مبارک رسولی عصر جانبازان و باسلان اين دور
اعظم که بعلّت انتسابش بطلعات قدسيّه مؤسّسين اين امر ابدع افخم و وضع 

اساس و مبانی اوّليّهء اين بنيان اقوم و قيام و شهادت پيروان و رسولان اين شرع اکرم،  اعلی و اشرف از جميع اعصار و قرون محسوب و تجلّيات و اشراقاتش فائق بر انتصارات و فتوحات گذشته و آينده است پايان پذيرفت و مأموريّت و رسالت مرکز پيمان که حلقهء ارتباط و حدّ فاصل بين اين عصر مشعشع که در آن بذور امر جديد الولاده افشانده شده و اعصار لاحقه که زمان بروز آثار و اثمار شجرهء  طيّبهء رحمانيّه است بانتها رسيد. (لاحقه: آینده)


قوّهء قدسيّهء الهيّه که در سنهء ستّين در شيراز تولّد يافت و در ارض طا
نبعان جديد حاصل نمود و شعله اش در مدينة ‌الله و ارض سرّ مرتفع
گرديد و نفحات مسکيّه اش عالم را معطّر و اقطار شاسعهء جهانرا معنبر
ساخت اکنون با طلوع عصر تکوين در مشروعات و مؤسّسات بهيّهء اين
آئين نازنين که بمنزلهء مجاری و قنوات جهت ايصال فيض نامتناهی الهی
بجهان بشری است حلول نمود و بر قوّت و اتقان بيفزود. در اين عصر
ثانی که عصر جديد امر يزدانی است مؤسّسات محلّی وملّی و بين المللی
شريعت حضرت بهاءالله بتدريج تشکيل و روز بروز وسعت و عظمت خواهد پذيرفت تا عصر ثالث و اخير دور بهائی يعنی عصر ذهبی فرا رسد و نظم جهان آرای حضرت رحمان در بسيط غبرا جلوهء محيّر العقول نمايد و ثمرهء نهائی امر جمال اقدس ابهی ظاهر و آشکار گردد مدنيّت الهيّه تأسيس شود و ملکوت الله چنانکه حضرت مسيح له‌ المجد و الثّناء وعده فرموده در بين بريّه استقرار يابد.


حضرت اعلی  در کتاب مستطاب بيان که در بدو نشأهء امر حضرت منّان در
سجن آذربايجان نازل گرديده بصراحت تام به اين نظم ابدع اسنی بشارت داده و آنرا بنام مبارک حضرت بهاءالله مرتبط و موصوف فرموده است. در باب شانزدهم از واحد سوم آن کتاب مقدّس که امّ الکتاب دور بيان محسوب اين  كلمات عاليات مسطور «طوبی لمن ينظر الی نظم بهاء الله و يشکر ربّه فانّه يظهر و لا مردّ له من عند الله فی البيان». و جمال اقدس ابهی واضع اصول و احکام اين نظم امنع الهی در کتاب اقدس بنفسه المقدّس ميفرمايد قوله عزّ کبريائه «قد اضطرب النّظم من هذا النّظم الاعظم و اختلف التّرتيب بهذا البديع الّذی ما شهدت عين الابداع شبهه». و حضرت عبدالبهاء مرکز ميثاق و مهندس و طرّاح اين نظم يزدانی  کيفيّت تأسيسش را در الواح مقدّسهء وصايا تبيين و ارکان و قوائم آن را تعيين و مؤسّسات بديعه اش را که اکنون به همّت پيروان شريعهء رحمانی و ثابتان بر عهد سبحانی در شرق و غرب عالم در عصر تکوين دور بهائی نهاده ميشود تنصيص و تصريح فرمود.


بنا بر آنچه ذکر شد بيست و سه سال اخير فاصلهء عصر رسولی تا انقضای
قرن اوّل بهائی را (۱۹۲۱-۱۹۴۴) ميتوان مرحلهء اولای عصر تکوين يا عصر انتقال که شاهد طلوع و استقرار نظم اداری امر الله است محسوب داشت. نظمی که مشروعات جامعهء جهانی بهائی در مستقبل ايّام يعنی در عصر ذهبی که غايت قصوی و مقصد اعلای اين دور مقدّس است بر اساس آن بنيان خواهد گرديد. منشوری که اين نظم افخم را ايجاد و اصول و دعائم آن را تأسيس و خطّ مشی و حرکت آن را ترسيم نمود همانا الواح وصايا ميراث مرکز عهد جمال ابهی و اعلی و اشرف تجلّی روح فيّاض حضرت عبدالبهاء است که چون حلقهء اتّصال، اعصار ثلاثهء دور بهائی را بيکديگر مرتبط و وحدت و جامعيّت آئين الهی را بنحو اتقن و اوفی حفظ مينمايد.


عهد و ميثاق حضرت بهاءالله منبعث از ارادهء قاطعه و مشيّت نافذهء آن مظهر کلّيّهء الهيّه بوده که بنفسه المهيمنة علی الکائنات به تأسيس چنين ميثاق وثيق اقدام فرمود. الواح وصايای حضرت عبدالبهاء را نيز ميتوان بمنزلهء وليدی دانست که از اقتران معنوی بين قوّهء دافعهء شريعة‌ الله که از شارع قدير مندفع گشته و لطيفهء ميثاق که در حقيقت مبيّن آيات و مثل اعلای امر الهی مستور و مکنون بوده ظاهر گشته است. در اين دور اعظم قوّهء خلّاقه که از مؤسّس و محرّک اين نهضت رحمانی سرچشمه گرفته در اثر تماسّش با روح و فکر طلعت پيمان مبيّن منصوص و مرجع مخصوص وثيقهء مقدّسی را بوجود آورده که شؤون و آثار و نتايج و اثمارش هنوز پس از مضی بيست و سه سنه بر نسل حاضر کما ينبغی و يليق مکشوف نگرديده. اين وثيقهء عظيم و منشور کريم هر چند از يراعهء مرکز ميثاق صادر ولی مبدأ اصلی و منشأ  حقيقی آن روح نبّاضی است که از موجد اين کور بديع صدور يافته و انتزاعش از آن قوّهء محيطهء ازليّه ممکن نه. زيرا بنحوی که مذکور گرديد نوايای مقدّسهء شارع امر بهائی چنان در هويّت مرکز عهد حلول نموده و حقيقت امر الله در حيات مقدّس مبيّن آيات مصوّر و مجسّم گرديده و مقاصد و مآرب اين دو طلعت نوراء مرتبط و ممتزج گشته که تصوّر انفکاک اصول و تعاليم جمال اقدس ابهی از نقشه و خريطهء حضرت عبدالبهاء بمنزلهء انکار يکی از حقايق اساسيّه و ابطال يکی از مبادی قيّمهء اين امر اعظم الهی محسوب خواهد گشت.


نظم اداری  که در الواح وصايای حضرت عبدالبهاء تأسيس گشته نظر به اصل و مبدأ و  کيفيّت و عظمتش در تاريخ اديان عالم فريد و بی مثيل و عديل است و بيقين مبين ميتوان گفت که در هيچيک از کتب و صحف مقدّسه و ادوار ماضيه حتّی در دور فرقان که احکام و سنن الهی در کتاب مجيد بکمال صراحت و اتقان نازل گرديده هيچگونه حکم محکم و دستور قاطع مبرمی که بتواند با اين اساس عظيم برابری نمايد موجود نيست. وضع اصول اداری و انشاء تأسيسات بديعهء منيعه و تفويض  حقّ تبيين آيات به وليّ امرالله آئين الهی را در اين ظهور اعظم بنحوی که در ظهورات گذشته سابقه و نظير نداشته از تحزّب و انشعاب و تجزّی و انشقاق حفظ خواهد نمود. اين نظم بديع با انظمهء متنوّعه که افکار بشری برای ادارهء امور عالم اتّخاذ نموده قابل قياس نيست و با هيچيک از وجوه حکومات مختلفه اعمّ از دموکراسی و يا حکومت مطلقه و اشرافی نه از لحاظ ترکيب و نه از جهت اجرا و عمل مشابهت ندارد و بين آن و حکومات دينيّه از عبرانی و مسيحی و اسلام که جهان بشريّت در گذشتهء ايّام شاهد و ناظر آن بوده مماثلتی موجود نيست. و هر چند در اساس واجد پاره ای از اصول و عواملی است که در هر يک از نظامات ثلاثهء سياسيّه موجود ولی از عيوب و مفاسد فطريّهء آنان عاری و مبرّی است.

 
در اين نظم الهی عناصر سليمه و جهات مثبته ای که بلا شک در هر يک از
انظمهء مذکوره مشهود است بيکديگر ارتباط و التيام يافته بدون آنکه تماميّت و جامعيّت حقائق  روحانيّه که مبدأ و منشأ  اين نظم سماوی است لکّه دار گردد. قدرت موروثی وليّ مقدّس امر الله و  حقّ تبيين آيات که منحصراً به آن مقام منصوص مفوّض گشته و ارجاع وظائف و اختيارات وسيعه به بيت العدل اعظم الهی واضع احکام و شرايع غير منصوصه و برائت آن مجمع عظيم از هرگونه مسؤوليّت در قبال ملّت و عدم الزامش در اتّباع نظرات و عقايد منتخبين خويش و وجود مقرّرات مخصوصه جهت اجرای انتخابات عمومی و آزاد از طرف کافّهء پيروان آئين يزدانی در تعيين مرجع تشريع كلّاً از شؤون و خصائصی است که به نظم اداری حضرت بهاءالله اختصاص داشته و آن را از انظمهء موجودهء بشريّه منفصل و ممتاز ميسازد.


اين نظم اعظم از بدو ظهور و پيدايشش مورد مخالفت اعدا از داخل و خارج واقع گرديد و در مدّت بيست و سه سنه نفوس واهيهء سافله در شرق و غرب در تخريب اساس و انهدام ارکان آن همّت گماشتند و بجميع قوی کوشيدند تا اصول و مبادی آن را بر خلاف حقيقت جلوه دهند و اهداف و مآربش را مردود و مطرود شمارند و از تقدّم و پيشرفت آن ممانعت کنند و در بين حاملين لوايش رخنه و شکاف ايجاد نمايند. ولی بارادهء الهی اين نظم اتمّ اقوم روز بروز بر قوّت و وسعت بيفزود و آن مظاهر بغضيّه از تنفيذ نوايای سيّئهء خويش محروم ماندند و كلّ خائب و خاسر گشتند. در قطر مصر فائق ارمنی که در طلب شهرت و رياست در سنين اوّليّهء استقرار اين نظم ابدع اکرم بمعاندت برخاست و بزعم باطل خود بر انطواء بساط و تبديلش به «جمعيّت علميّه» اقدام نمود از انجام منظور مأيوس و مخذول گرديد. در امريک زنی غافل و گمراه ولوله برپا نمود و زمزمه آغاز کرد که العياذ بالله الواح وصايا بی‌اصل و مجعول و خالی از صحّت و اعتبار است و در اثبات مدّعای خويش در ايالات متّحدهء امريک و انگلستان بنهايت جدّ و عناد قيام نمود حتّی از اوليای فلسطين درخواست کرد که در اين امر خطير اقدام و بطلان اين سند مقدّس را علی ملأ الاشهاد اعلام نمايند ولی مسؤلش اجابت نگرديد و در حسرت و حرمان بی پايان بيفتاد. در آلمان يکی از متقدّمين و مؤسّسين امرالله در آن سامان در دام اين نفس ذاهلهء غافله گرفتار و از منهج قويم و صراط مستقيم منحرف شد و بذلّت عظيم مبتلا گرديد. در ايران مهد آئين يزدانی طير قبيح به تأليف کتب و رسائل در ردّ امرالله و تزييف و توهين شريعة‌ الله پرداخت و بجميع قوی بر اطفاء نار موقدهء الهيّه و انتزاع سدرهء ربّانيّه مألوف شد تا نظم اداری را متزلزل نمايد بل امرالله را از صفحهء جهان محو و نابود کند ولی عاقبت نعاقش خاموش شد و مساعيش فراموش گرديد.


ناقضين ميثاق نيز بمجرّد انتشار کتاب وصايا و اطّلاع  بر مفهوم و مقصود آن سِفر جليل بمخالفت شديد برخاستند و تحت قيادت ميرزا بديع الله توليت روضهء مبارکه، اعظم و اشرف بقاع عالم بهائی را خواستار شدند و قصد اخراج آن مقام مقدّس را از يد اقتدار وليّ منصوص امرالله نمودند ولی اقدامات و تشبّثاتشان عقيم گرديد و بر مراتب رسوائی و خذلان آنان بيفزود. و از طرف ديگر حملات و تعرّضات پاره ای از رؤسا و مبشّرين ملّت روح در ممالک مسيحی و دون آن بمنظور انهدام اساس و انحراف اصول و حقائق نظم بديع الهی نتوانست از مراتب عشق و وفاداری پيروان امرالله بکاهد و يا آنان را از انجام اين مقصد اعزّ اسنی باز دارد. حتّی تحريکات خائنانه و شرم آميز امين سرّ سابق حضرت عبدالبهاء که از عاقبت حال کاتب وحی حضرت بهاءالله و جمعی از منشيان و مترجمان مولای خويش در شرق و غرب درس عبرت نگرفته و بمعاندت قيام نموده بود و هم اکنون نيز بکمال جدّ در تعقيب اعمال سيّئهء خويش باقی است بی اثر و ثمر ماند و مساعی و مجهوداتش در ايجاد شکاف در صفوف مؤمنان و علمداران شجيع و بيدار امر الهی و منقلب جلوه دادن منظور اصلی و هدف نهائی اين سند فنا ناپذير، مبدأ و منشأ  نظم اداری حضرت بهاءالله و ممانعت از تقدّم و توسعهء مؤسّساتی که واضع و موجد آن معيّن فرموده بود كلّ عاطل و باطل گرديد. الواح مقدّسهء وصايا کاشف  کيفيّت تأسيس نظم بديع و منشور مدنيّت آتيهء جهانی که از بعضی جهات و اصول متمّم کتاب مستطاب اقدس محسوب و كلّاً بخطّ و امضای مبارک مرقوم و مختوم گشته در قسمت اوّل آن که در تاريک ترين ايّام سجن حضرت عبدالبهاء در قلعهء محصّنهء عكّا تنظيم شده بکمال وضوح و قطعيّت اساس عقائد اهل بهاء تشريح و دو مقام منيع و رتبت عظيم حضرت ربّ اعلی تصريح و مظهريّت کلّيّهء جمال اقدس ابهی شارع مقدّس امر بهائی اعلام و بصراحت بيان تأکيد گرديده که «ما دون كلّ ٌعبادٌ له و كلّ ٌبامره يعملون». و نيز در اين سفر جليل عظمت کتاب اقدس امّ الکتاب دور بهائی تبيين و مؤسّسهء ولايت امر تأسيس و  کيفيّت موروثی آن توضيح و وظائف اساسيّهء آن تعيين و اصول و شرايط انتخاب بيت العدل اعظم الهی تعليم و حدود اختياراتش تنصيص و روابطش با مؤسّسهء ولايت امر تثبيت و خدمات و وظائف ايادی امرالله و مسؤليّت آنان تفصيل و مقام عهد و ميثاق جمال اقدس ابهی تعظيم و تکريم گرديده است. اين وثيقهء عظيم همچنان مراتب ثبات و استقامت و قيام و همّت ثابتان بر ميثاق را تجليل و صدمات و بلايای وارده بر مرکز عهد الله را تشريح و اعمال سيّئهء ميرزا يحيی عدوّ صائل جمال اقدس ابهی و عدم توجّه وی را بنصايح و انذارات حضرت نقطهء اولی روشن ميفرمايد و نيز مراتب انحراف و اعتساف ميرزا محمّد علی مرکز نقض و معاضدت و همدستی فرزندش شعاع الله و برادرش ميرزا بديع الله را درمخالفت امر الله اثبات و طرد آنان را اشعار و خسران و خيبت آمالشان را اخبار مينمايد.

افنان و ايادی امر الله و جميع ياران و دوستان حضرت رحمان را به نشر نفحات الله و تبليغ كلمة‌ الله دعوت و كلّ را تشويق و دلالت می فرمايد که بالاتّفاق در اين امر عظيم قيام نمايند و در ممالک و ديار منتشر گردند و در اين سبيل بحواريّون حضرت روح  اقتدا کنند، از دسائس و وساس ناقضان ميثاق اجتناب نمايند و از ثلّهء نفاق احتراز جويند و امرالله را از هجوم نفوس غير مخلصه محافظت نمايند. باعمال و کردار عموميّت آئين الهی را اثبات کنند و برفتار و گفتار تعاليم رحمانيّه را جلوه دهند. و نيز در اين منشور عظيم اهمّيّت و مقصد حقوق الله را که در کتاب اقدس از قلم شارع قدير تنصيص شده تأکيد و بخضوع و خشوع و صداقت و امانت به سرير سلطنت و اطاعت و انقياد نسبت به تاجداران عادل و شهرياران کامل امر می فرمايد و تمنّای خويش را در تجرّع کأس فدا و جانفشانی در سبيل بهاء  بيان مينمايد و از ساحت الهی برای اعداء خود طلب عفو و غفران و رجای خير و احسان می فرمايد.


پس از صعود حضرت عبدالبهاء ياران الهی با وجود لطمهء شديدی که از صعود ناگهانی آن مولای عظيم حاصل گرديده بود کثلّة واحده قيام نمودند و در حصن حصين وصايای مقدّسه متحصّن گشتند و بهدايت نقشهء الهيّه و فرمان سالار جند احديّه قدم در ميدان خدمت نهادند و بدون توجّه بحملات مغرضين و مستکبرين که از قدرت و عظمت امر الهی غافل و از اعتلاء و ارتقاء آن خائف بودند بايفای وظايف مرجوعه پرداختند و با عزم جزم و رأی صائب بافتتاح عصر تکوين مشغول شدند و بتأسيس ارکان و دعائم نظم اداری مبشّر نظم بديع جهان آرای الهی که تاج وهّاج اعصار و قرون است مألوف گشتند. و علاوه بر اين امر خطير بمنظور حفظ وحدت و تماميّت امر الله و تمشيت امور دائم التّزايد جامعهء بهائی در اثبات استقلال و رسميّت آئين يزدانی و اتّساع نطاق شريعهء رحمانی و
تزييد عدد مقبلين در طيّ دوعقد از صعود مبارک حضرت عبدالبهاء در شرق و غرب عالم جهد جهيد و سعی بليغ مبذول داشتند.


در اين مساعی جميله و همم مشکوره که مقصد غائی آن نيل باهداف ثلاثهء
مذکوره بوده ياران امريک چنان همّت و شجاعت و ثبات و استقامتی بمنصّهء ظهور رساندند که قبل از اختتام اين قرن نورانی امرالله بجميع اقطار سرايت نمود و صيت كلمة الله در تمامی اشطار منتشر شد و ثقه و اعتماد مولای حنون نسبت بآن جامعهء عظيمه به تحقّق پيوست و تمجيد و تقديری که از لسان مبارک در  حقّ آن برگزيدگان امر حضرت يزدان صادر شده بود واضح و مدلّل گرديد. و آمال و آرزوی مرکز ميثاق نسبت بانتصارات آتيهء آن مؤسّسات امريّه و تقويت و استحکام مشروعات  روحانيّه بدرجه ای مؤثّر و نافذ بوده که حقّاً ميتوان آن سر زمين را مهد نظم اداری حضرت بهاءالله که شارع مقدّس تأسيس و مرکز عهد الله تبيين فرموده است محسوب داشت. در اين مقام بايد متذکّر گرديد که تباشير اوّليّهء اين نظم ابدع اتقن و شواهد طلوع و سطوع اين مقصد اتمّ در ايّام مبارک حضرت عبدالبهاء و حتّی در سنين قبل از صعود جمال اقدس ابهی جلّ ذکره و ثنائه آغاز و تمهيدات لازمه پيش از حلول عصر تکوين از طرف آن دو طلعت نوراء جهت حصول اين مقصد اعزّ اسنی اتّخاذ شده بود. از جمله تعيين و انتصاب بعضی از مؤمنين و پيروان مقدّم شريعة‌ الله در اقليم جليل ايران بمقام ايادی امرالله از طرف حضرت بهاءالله و تشکيل محافل شور در مراکز مهمّهء بهائی در شرق و غرب بامر مبارك حضرت عبدالبهاء و همچنين انتخاب «هيئت معبد بهائی»  در ايالات متّحدهء امريک و تأسيس صندوقهای خيريّهء محلّی برای تأمين خدمات و مجهودات امريّه و ابتياع اراضی بمنظور وقف در مصالح عموميّه و رفع احتياجات آتيهء آن و ايجاد
مؤسّسهء نشريّات جهت طبع و اشاعهء آثار و ارتفاع اوّلين مشرق الاذکار بهائی در عالم و بنای مقدّس اعلی در صفح جبل کرمل و انشاء مسافرخانه برای پذيرائی مبلّغين سيّار و زائرين اعتاب مقدّسه. اين اقدامات و مشروعات را ميتوان فی الحقيقه طليعه ومبشّر مؤسّساتی دانست که ميبايستی پس از انقضای عصر رسولی در دورهء تکوين اين امر اعظم بکمال نظم و اتقان تأسيس و با جلوه و شکوه بديع در سراسر جهان بنحو مؤبّد بر پا گردد.


و چون مضامين الواح وصايا منشور مقدّس نظم اداری امر حضرت بهاءالله
و شارح  کيفيّت تأسيس آن واضح و آشکار گرديد ياران الهی و ثابتان بر
عهد و ميثاق يزدانی بتمهيد اساس و وضع ارکان اين نظم ابدع اتقن بر شالودهء قويمی که شهداء امر الله با ايثار خون مطهّر خويش نهاده بودند پرداختند و چون بيقين مبين دانستند که اين صرح مشيد ارتفاعش جز بر مبنای متين و پايهء رزينی که اعمدهء آن بنيان عظيم را تحمّل نموده و قبّهء رفيع المقام ديوان عدل الهی که بمنزلهء تاج وهّاج آن قصر منيع است بر اساس آن اعمدهء قويّ الارکان قرار گيرد بنحو ديگر ميسّر نيست در قدم اوّل علی رغم حملات شديدهء ناقضين ميثاق در ارض اقدس و انقلابات هائله در قطر مصر و ولوله و آشوب شيعيان در غصب بيت مبارک جمال اقدس ابهی در بغداد و خطرات روز افزونی که امرالله را در خطّهء روس احاطه نموده بود و سخريّه و استهزاء پاره ای از احزاب و مقامات مختلفه که از مقصد و مرام جامعهء بهائی امريک بی خبر بودند با وجود اختلاف مشرب و لغت و آداب و رسوم کنفس واحده قيام نمودند و بتأسيس و تقويت محافل روحانيّه که منتخب اعضاء جامعه و مأمور تمشيت خدمات امريّه و اداره و تنظيم فعّاليّتهای ياران بودند مبادرت ورزيدند و بدين ترتيب محافل مذکوره که اسّ اساس نظم بديع محسوب بتدريج در ايران و ايالات متّحدهء امريک و اقليم کانادا و جزائر بريطانيای کبير و فرانسه و آلمان و اطريش و هندوستان و برمه و مصر و عراق و ترکستان روس و قفقاز و استراليا و زلاند جديد و جنوب افريک و ترکيّه و شامات و فلسطين و بلغار و مکزيک و جزاير فيليپين و جامائيک و کستاريکا و گواتمالا و هندوراس و سانسالوادر و آرژانتين و اوروگوئه و شيلی و برزيل و اکوادر و كلمبيا و پاراگوئه و پرو و آلاسکا و کوبا و هايتی و ژاپن و جزائر هاوائی و تونس و پرتوريکو و بلوچستان و روسيّه و ماو راء اردن و لبنان و حبشه تشکيل گرديد.


اين محافل  روحانيّه که در مستقبل ايّام بنام اصلی و دائمی خويش يعنی «بيوت عدل» که از طرف شارع اين امر اعظم تعيين گرديده خوانده خواهند شد، من دون استثناء در هر مدينه و قريه ای که عدد مؤمنين از سنّ بيست و يک ببالا به نه نفر يا بيشتر بالغ گردد هر سال در يوم اوّل عيد سعيد رضوان مستقيماً از طرف احبّای بالغ آن محلّ رجالاًو نساءً انتخاب ميشود. محافل مذکوره دارای اختيارات تامّه بوده و بهيچوجه در آراء و تصميماتشان مسؤول ملّت يعنی انتخاب کنندگان خود نميباشند بلکه در جميع احوال به «عدل ‌اعظم» يگانه اساس «صلح ‌اعظم» که کافل و ضامن استقرار وحدت اصليّه در بين بريّه است ناظر ميباشند. مسؤوليّت پيشرفت و تأمين مصالح عاليهء جامعه در هر نقطه بعهدهء محفل روحانی آن نقطه است که بايستی پيوسته اعضاء جامعه را از عمليّات و اقدامات خويش مستحضر و آنان را به تقديم نظريّات و پيشنهادات دعوت نمايد.


از جمله  وظايف خطيره و حياتی محافل  روحانيّه اثبات جامعيّت و عموميّت امر الله بوسيلهء اشتراک در امور خيريّه و ترويج مصالح عموميّهء هيئت اجتماعيّه و عدم مداخله در امور منقلبهء احزاب و اجتناب از مخاصمات سياسيّه و منازعات مذهبيّهء ملل و اقوام است. محفل روحانی برای تمشيت امور جامعه در هر سال لجنه‏ های مخصوص انتخاب و هر يک از خدمات و وظائف امريّه را بلجنهء معيّن محوّل مينمايد. اين لجنه ها بمنزلهء ايادی و اجنحهء محفل محسوب و كلّ در ظلّ محفل روحانی و مسؤول آن بوده و تحت نظر مستقيم اين هيأت بانجام وظايف مرجوعه قائم ميباشند. ديگر از اقدامات مهمّه تأسيس صندوق خيريّه است که از تبرّعات و اعانات ياران الهی که بصرافت طبع و طيب خاطر تقديم
مينمايند تقويت ميشود. اين محافل که حارسان و نمايندگان امر حضرت بهاءالله شمرده شده و در زمان حاضر عددشان بچندين صد بالغ و اعضاء آنها از اجناس و طبقات و مذاهب و مسالک مختلفهء مستظلّه در ظلّ اسم اعظم تشکيل ميشود در اثر خدمات نفيسه و اقدامات فائقهء خويش در طيّ دو عقد اخير نشان داده‏ اند که جامعهء بهائی را اعضاء رئيسه و نظم بديع امر الله را قوّهء محرّکه و قصر مشيد شريعة‌ الله را پايه ‏های محکم و اساس متقن و متين بشمار ميآيند.


در کتاب اقدس اين حکم محکم از سماء مشيّت مالک قدم نازل قوله عزّ بيانه: «قد کتب الله علی كلّ مدينة ان يجعلوا فيها بيت العدل و يجتمع فيه النّفوس علی عدد البهاء و ان ازداد لا بأس و يرون کانّهم يدخلون محضر الله العليّ الاعلی و يرون من لا يری و ينبغی لهم ان يکونوا امناء الرّحمن بين الامکان و وكلاء الله لمن علی الارض كلّها و يشاوروا فی مصالح العباد لوجه الله کما يشاورون فی امورهم و يختاروا ما هو المختار کذلک حکم ربّکم العزيز الغفّار».


و در لوحی که از يراعهء حضرت عبدالبهاء روح الوجود لعناياته‌ الفدا خطاب
بيکی از احبّای امريک نازل اين  كلمات درّيّات مسطور «فهذه المحافل الرّوحانيّة مؤيّدة بروح الله و حاميها عبدالبهاء و ينشر جناحه عليها فهل من موهبة ‌اعظم من هذا» و نيز ميفرمايد «و هذه المحافل الرّوحانيّة سرج نورانيّة و حدائق ملکوتيّة ينتشر منها نفحات القدس علی الآفاق و يشرق منها انوار العرفان علی الامکان و يسری منها روح الحيات علی كلّ الجهات و هی اعظم سبب لترقّی الانسان فی جميع الشّؤون و الاحوال». و نيز در تأييد اختياراتی که  حقّ تعالی باين هيأت مجلّله اعطا نموده ميفرمايد: «بايد كلّ بدون شور آن محفل در هيچ امری اقدام ننمايند و البتّه بايد اوامر محفل روحانی را بجان و دل بپذيرند و اطاعت کنند تا امور انتظام يابد و ترتيبی حاصل کند." و در مقام ديگر راجع بکيفيّت شور در محافل  روحانيّه ميفرمايد: «در نهايت مذاکره اگر اتّفاق آراء حاصل گردد فنعم المراد و اگر معاذ الله اختلاف حاصل شود باکثريّت آراء قرار دهند».


و چون اساس محافل  روحانيّه پايه و مبنای نظم اداری حضرت بهاءالله طبق دستورات صريحهء مرکز ميثاق طرّاح و مهندس اين نظم ابدع امتن بکمال اتقان گذاشته شد دوستان الهی و رافعان لوای يزدانی در شرق وغرب با عزمی راسخ و تصميمی خلل ناپذير در اجراء مرحلهء ثانی اين مشروع عظيم که بمراتب از مرحلهء اولی صعبتر و وسيعتر بوده قدم نهادند و در اقاليمی که جامعهء بهائی از لحاظ تعداد احبّا و نفوذ امر قدرت و تمکّن بيشتری يافته بود بتأسيس محافل ملّی که در الواح وصايای حضرت عبدالبهاء به «بيوت عدل خصوصی» موسوم و موصوف شده مبادرت نمودند. از جمله وظائف محافل مذکوره که محور و مرکز خدمات ملّيّهء ياران محسوب و در آتيه بانتخاب و تشکيل بيت العدل اعظم الهی اقدام خواهند نمود هدايت فعّاليّتهای ياران و تشويق و ترغيب محافل  روحانيّهء محلّيّه بتوسيع دايرهء خدمات امريّه و مرتبط ساختن محافل مزبوره و تطبيق مجهودات آنها بيکديگر در حوزهء حاکميّت خويش ميباشد. اين محافل ملّی که خود بر اساس موسّع و متين جوامع متشكّلهء محلّيّه قرار گرفته بنفسه بمنزلهء ارکان و اعمده‏ ای هستند که ديوان عدل الهی، اعلی ذروهء نظم اداری امر الله در مستقبل ايّام بر آن استوار خواهد گرديد.


اعضای محافل ملّی بواسطهء وكلای منتخب که تعدادشان بر وفق اصو انتخابات نسبی يعنی بتناسب جمعيّت احبّای هر محلّ تعيين و هر ساله در ايّام  عيد اعظم رضوان در انجمن شور روحانی مجتمع ميگردند انتخاب ميشوند. اين محافل ملّی در تمشيت امور جامعه و تقويت فعّاليّتهای امريّه در نطاق حکومت خود دارای اختيارات تامّه بوده و در اخذ تصميمات پيوسته بحقّ و حقيقت ناظر و از مسؤوليّت در قبال منتخبين خويش مبرّی و آزاد ميباشند ولی بر حسب وظيفهء مقدّسی که عهده دارند بايد نظرات و آراء نمايندگان جامعه را کسب و در جلب اعتماد و همکاری آنان در پيشرفت مصالح امريّه سعی موفور مبذول دارند و ايشان را بتصميمات و اجراآت خويش آشنا سازند و در تأسيس صندوقهای خيريّهء ملّی که افراد دوستان كلّاًموظّف بر تقويت آنند اقدام کنند و تبرّعات و اعانات وارده را صرف مهامّ امور جامعه نمايند. ظهور و پيدايش محافل ملّيّه که بترتيب در ايالات متّحدهء امريک در سال ١٩٢٥ (جانشين هيأت معبد بهائی که در زمان هيكل مبارک حضرت عبدالبهاء تأسيس گرديده) و در جزائر بريطانيای کبير و آلمان و هندوستان در سال ١٩٢٣ و در مصر در سال ١٩٢٤ و در عراق در سال ١٩٣١ و در ايران و استراليا در سال ١۹٣٤ بوقوع پيوسته فصل جديدی در دورهء تکوين امر الهی مفتوح و مرحلهء نوينی در ترقّی و استحکام جامعه و حفظ وحدت و اتّفاق بين اعضاء متشكّلهء آن ايجاد نموده است.


انتخاب محافل  روحانيّهء ملّيّه هرساله بوسيلهء وكلاء يعنی نمايندگان مؤمنين و مؤمنات در اقاليم مختلفه تجديد ميشود و تعداد نمايندگان بر حسب احتياجات و مقتضيات هر مملکت متفاوت و از عدد مبارك  ٩ يا ١٩يا ٩۵ يا نه مرتبه نوزده يعنی ١٧١مرکّب ميباشد.


محافل مذکوره در اثر روح خدمت و انضباطی که در قلوب و ارواح دميده
و بعلّت تمسّك شديد و بلا شرطی که نسبت باجرای اصول و مبادی اين
امر اعظم فارغ از تعصّبات جنسی و ملّی و طبقاتی بمنصّهء ظهور رسانده
شايستگی و لياقت خود را در ادارهء امور و تنظيم خدمات و مجهودات
روز افزون امر ثابت و مدلّل ساخته اند.


و چون دايرهء خدمات امريّه رو باتّساع نهاد و شعب و اجزاء مختلفه حاصل نمود محافل مرکزی بتعيين و انتخاب لجنه‏ های ملّيّه از بين کافّهء اعضاء جامعه من دون امتياز و تبعيض مبادرت و هر يک از خدمات امريّه را بلجنهء مخصوص محوّل نمودند. اين هيأتهای ملّيّه نيز بنوبهء خويش بکمال فعّاليّت و انتظام و با وحدت نظر و اتقان کامل که با روش و اصول مؤسّسات عتيقه و تشکيلات باليهء مدنيّت عصر حاضر بكلّی مغاير و متفاوت است بايفاء وظايف مرجوعه همّت گماشتند و تحت اشراف محافل ملّيّه بحفظ مصالح عاليهء امر و کشف عقايد اهل بهاء و نشر آثار الهيّه و تقويت منابع ماليّه و تنسيق خدمات تبليغيّه و تقويت و تحکيم مبانی روحانيّه و ابتياع اماکن تاريخيّه و حفظ اوراق و آثار مقدّسه و جمع اشياء نفيسهء متبرّکه و ايجاد روابط با انجمنهای متنوّعهء عموميّه و ترقّی حضرات اماء الرّحمن در شرق و تعليم و تهذيب جوانان و تربيت نونهالان سعی بليغ مبذول داشتند.


برای درک عظمت و وسعت خدمات و مجهودات هيأتهای مذکور کافی است فهرست لجنه‏ های ملّيّه را که قسمت اعظم آنها در ديار و ممالک غربيّه مخصوصاً ايالات متّحدهء امريک و کانادا در ظلّ نظم دائم الاتّساع اداری تأسيس گرديده و بنهايت همّت بانجام خدمات و تمشيت امور جامعه مألوفند ذکر نمود . از آن جمله است لجنهء تبليغ، لجنه‏ های تبليغ ناحيه ای، لجنهء تبليغ و اعزام مهاجرين بامريکای مرکزی و جنوبی، لجنهء طبع و انتشار آثار، لجنهء وحدت نژاد، لجنهء جوانان، لجنهء تصويب تأليفات، لجنهء حفظ و نگاهداری مشرق الاذکار، لجنهء تنظيم برنامه و احتفالات، لجنهء راهنمائی، لجنهء کتابخانه و فروش کتاب (که هر سه مخصوص مشرق الاذکار ميباشند)٠ ديگر لجنهء خدمت بنين و بنات، لجنهء تربيت اطفال، لجنه های ترقّی و تبليغ و پرگرام حضرات اماء الرّحمن، لجنهء تسجيل محافل و مشاوره در امور حقوقی، لجنهء آرشيو و تاريخ امر، لجنهء احصائيّه، لجنهء نمايش کتب و آثار امريّه، لجنهء اخبار امری، لجنهء انتشارات و اعلان در جرائد، لجنهء نشر کتب برای کوران (خطّ بريل)، لجنهء تهيّه و ارسال آثار امريّه برای افراد غير بهائی از نفوس مهمّه و صاحبان مقامات علميّه، لجنهء خدمت، لجنهء نشر آثار امريّه، لجنهء تنظيم فهرست آثار و مواضيع امريّه، لجنهء کتابخانه، لجنهء راديو، لجنهء محاسبات، لجنهء احتفال ساليانه (بيادگار ضيافت تاريخی حضرت عبدالبهاء در وست انگل وود در سال ١٩١٢)، لجنهء جمع آوری موادّ برای کتاب عالم بهائی، لجنهء تنظيم موادّ و جزوات در مسائل مختلفهء امريّه با ذکر منابع برای تدريس، لجنهء زبان فرعی بين المللی، لجنهء ايجاد تربيت بهائی، لجنهء مجلّهء نظم جهانی، لجنهء معرّفی
امر و تکميل روابط عمومی با خارج از عالم بهائی، لجنهء مدارس بهائی،
لجنهء مدارس تابستانه، لجنهء مدرسهء بين المللی، لجنهء تهيّهء جزوات و رسائل
راجع بمواضيع امريّه، لجنهء گلستان جاويد، لجنهء حظيرة ‌القدس، لجنهء
مشرق الاذکار، لجنهء تقويت محافل، لجنهء تاريخ، لجنهء جمع آوری موادّ و
اطّلاعات مختلفه، لجنهء توزيع آثار امريّه، لجنهء ترجمه، لجنهء طبقه بندی و
تنظيم الواح، لجنهء جمع آوری و انتشار الواح، لجنهء اصلاح، لجنهء اموال و
اماکن، لجنهء تبليغات، لجنهء اعزام مبلّغين، لجنهء تربيت بهائی، لجنهء اماکن
متبرّکه و لجنهء صندوق پس انداز نونهالان.


پس از استقرار محافل ملّيّه و محلّيّه در شرق و غرب عالم و تشکيل لجنه‏ های امريّه ايادی و اجنحهء آن هيأتهای مقدّسه که خود بنفسه حائز اهمّيّت فراوان است، محافل جديد التّأسيس بيک رشته اقدامات و مشروعات مهمّهء ديگر که از لحاظ حفظ وحدت جامعه و استحکام نظم اداری امرالله و تثبيت اساس  محافل مذکوره دارای تأثير شديد بوده مبادرت نمودند. و اوّلين قدم که در راه اين منظور اتمّ برداشته شد تدوين اساسنامهء ملّی بهائی بود که از طرف نمايندگان جامعهء بهائی امريک اقدام گرديد و متن آن در سال ١٩٢٧ ميلادی انتشار يافت. و از آن تاريخ با مختصر تغييراتی متناسب با خصوصيّات ومقتضيات ملّی ممالک مختلفه بالسنهء عربی و آلمانی و فارسی ترجمه شد و دستور محافل مرکزی بهائيان ايالات متّحدهء امريک و کانادا و جزائر بريطانيای کبير و آلمان و ايران و عراق و هندوستان و برمه و مصر و سودان و استراليا و زلاند جديد قرار گرفت. اين دستور که مبشّر تدوين قانون اساسی جامعهء جهانی بهائی در مستقبل ايّام محسوب برای ملاحظه و اظهار نظر بجميع محافل محلّيّه ارسال و از طرف کافّهء احبّا در اقاليمی که دارای محافل ملّيّه بودند تأييد و تصويب شد و با الحاق سند مشابه ديگری متضمّن نظامنامهء محافل محلّيّهء بهائی اکمال گرديد. نظامنامهء مذکور بدواً توسّط جامعهء بهائی نيويورک در نوامبر سال ١٩٣١ تنظيم و سپس از طرف ساير جوامع محلّی بهمان سبک و اصول اختيار گرديد. اساسنامهء ملّی شامل يک بيان نامه است که موادّ و مندرجات آن مقصد و مرام جامعهء ملّی بهائی را اعلام و حقوق و وظايف نمايندگان منتخب آنرا تشريح و مرکز استقرار و مهر رسمی هيأت را تعيين مينمايد و همچنين شامل عدّه ای از موادّ و نظامات است که مقام و نحوهء انتخاب و اختيارات و امتيازات محافل ملّيّه و محلّيّه را تصريح و رابطهء محفل ملّی را با بيت العدل اعظم الهی و همچنين با محافل محلّيّه و افراد احبّا تبيين و حدود و وظائف انجمن شور روحانی و روابطش را با محافل ملّی تثبيت و  کيفيّت انتخابات بهائی را توضيح و شرايط عضويّت در جامعه و  حقّ ابداء رأی را در کلّيّهء جوامع بهائی مقرّر ميدارد.

تدوين اساسنامه‏ های مذکور اعمّ از ملّی و محلّی که كلّ دارای مقصد و مرام واحد بوده و من جميع الجهات مشابه و مماثل يکديگرند راه را برای تسجيل مؤسّسات اداری امری بر اساس قوانين جاريهء ممالک راجع بتأسيسات مذهبی و تجاری باز نمود و پايه و مبنای متينی برای اين منظور فراهم کرد. و چون اين امر يعنی ثبت نام محافل ميسّر گرديد محافل  روحانيّه مقام و شخصيّت قانونی يافتند و سمت و صفت شرعی حاصل نمودند و در نتيجه قدرت و اختيارات آنان تزييد و دايرهء عمليّاتشان توسعه پذيرفت. در اين خصوص  موفّقيّت محفل مرکزی بهائيان ايالات متّحدهء امريک و کانادا و همچنين محفل روحانی بهائيان نيويورک بار ديگر سر مشق ساير محافل  روحانيّه در شرق و غرب عالم بهائی قرار گرفت. تسجيل محفل ملّی بهائيان امريک بعنوان هيأت امنا که از لحاظ مقرّرات مملکت يک نوع شرکت رسمی محسوب است موجب گرديد که هيأت محفل بتواند طبق قانون بعقد معاملات و قراردادها مبادرت نموده املاکی بنام خود ثبت و آنچه که از طريق وصيّت و غيره بجامعهء بهائی اهداء ميشود بنام و عنوان رسمی محفل منتقل نمايد. اعتبارنامهء اين امر ابتدا در تاريخ مه ١٩٢٩ در واشنگتون توسّط وزارت امور خارجهء امريک و امضاء وزير وقت هنری ل. استيمسون بنام محفل مرکزی بهائيان امريکا و کانادا صادر گرديد. سپس با اتّخاذ اقدامات مشابهء ديگری محفل ملّی بهائيان هند و برمه در ژانويهء ١٩٣٣در لاهور در ايالت پنجاب طبق قانون ثبت شرکتها مصوّب سال ١٨٦٠ و محفل ملّی بهائيان مصر و سودان در دسامبر ١٩٣٤ بتصويب محکمهء مختلط آن قطر در قاهره و محفل ملّی بهائيان استراليا و زلاند جديد در ژانويهء ١٩٣٨ بتأييد مدير ثبت كلّ ايالت جنوبی استراليا و محفل ملّی بهائيان جزائر بريطانيای کبير در اوت ١٩۳٩ بعنوان شرکت غيرمحدود و غير انتفاعی تحت قانون شرکتها مصوّب ۱۹۲۹ و امضاء معاون ثبت شرکتها در لندن تسجيل و باخذ اعتبار نامه‏ های رسمی  موفّق گرديدند.


موازی با تسجيل قانونی محافل ملّيّه عدّهء کثيری از محافل محلّيّهء بهائی نيز به ثبت نام در دواير رسمی ممالک مربوطه مبادرت نمودند. اين‌اقدام که از طرف محفل روحانی بهائيان شيکاغو در فوريهء سال ١٩٣٢ آغاز گرديد در ساير مراکز ايالات متّحده و همچنين ممالک شاسعهء ديگر از قبيل هندوستان و مکزيک و آلمان و کانادا و استراليا و زلاند جديد و برمه و کستاريکا و بلوچستان و جزائر هاوائی نيز معمول شد و محافل  روحانيّهء بهائيان اسلينگن در آلمان و مکزيکوسيتی در مکزيک و سان ژزه در کستاريکا و سيدنی و ادلايد در استراليا و اوكلند در زلاند جديد و دهلی و بمبئی و کراچی و پونه و كلكتّه و اسکندرآباد و بنگلور و ولور و احمدآباد و سرامپور و آندری و بارودا در هندوستان و تتا در بلوچستان و رانگون ومندله و دايدانو- کالازو در برمه و منترآل و وانکوور در کانادا و هونولولو در جزاير هاوائی و شيکاغو و نيويورک و واشنگتن و بستن و سانفرانسيسکو و فيلادلفی و کنوشا و تی نک و راسين و ديترويت و كليولند و لوس آنجلس و ميلواکی و ميناپوليس و سين سيناتی و وينتکا و فنيکس و كلمبوس و ليما و پرتلند و جرزی سيتی و ويلمت و پئوريا و سياتل و بنگهامتون و هلنا و ريچموند و هايلندز و ميامی و پاسادينا و اوكلند و اينديانا پوليس و سن پل و بركلی و اوربانا و اسپرينگ فيلد و فلينت در ايالات متّحدهء امريک در اين امر مهمّ قيام نمودند و با تسليم اساسنامه ‏های مشابه خود باولياء امور يکی بعد از ديگری بعنوان مجامع و شرکتهای رسمی تسجيل و مورد حمايت قانون و مقرّرات ممالک و ايالات متبوعه قرار گرفتند.


همانطور که تدوين قانون اساسی جامعه  اساس محافل  روحانيّه را تشييد و موجبات تسجيل محافل مذکوره را فراهم نمود شناسائی نمايندگان منتخب بهائی نيز در اقطار مختلفهء عالم راه را برای تأسيس اوقاف ملّی و محلّی بهائی آماده ساخت. و بهمان نحو که در  موفّقيّتهای خطيرهء سابقه ياران راستان امريک همواره پيشقدم و در صف مقدّم قرار داشتند. در اين اقدام تاريخی نيز قدم اوّل از طرف آن جامعهء فعّاله برداشته شد و با آنکه در بعضی از ممالک و بلدان ارزش موقوفات امريّه بمبالغ وفيره بالغ ميگرديد مع الوصف در اثر مراجعهء محافل مقدّسه باولياء امور و تشخيص  کيفيّت مذهبی آنها موقوفات مذکوره در اغلب موارد از تأديهء رسوم دولتی و بلدی بالمرّه معاف گرديدند.


در ايالات متّحدهء امريک اوقاف ملّی متعلّق بجامعهء بهائی که ارزش آنها بيک
مليون و سه ربع مليون دلار تقويم و بموجب يک رشته از اسناد و اوراق رسمی در سالهای  ١٩٢٨ و ١٩٢٩ و ١٩٣٥ و ١٩٣٨ و ١۹٣٩ و ١٩٤١ و ١٩٤٢ بنام محفل مرکزی آن اقليم امنای جامعهء بهائی ثبت گرديده عبارت است از زمين و ساختمان مشرق الاذکار و خانهء پاسبان و حافظ مشرق الاذکار در ويلمت در ايالت ايلينويز، همچنين حظيرة‌القدس مجاور و دفتر اداری مکمّل آن، ديگر مهمانخانه و خانهء دوستی و طالار بهائی و استوديوی هنر و صنعت و يک مزرعه و عدّه ای از خانه‏ های روستائی و چندين قطعهء اراضی شامل محلّ مخصوص در مونسالوات که بقدوم مبارک حضرت عبدالبهاء مزيّن گرديده واقع در گرين ايکر در ايالت مين، ديگر خانهء بوش و طالار بهائی و باغ ميوه در رد وود گرو و خوابگاه و ابنيهء رنچ در گيزرويل در کاليفرنيا، ديگر بيت ويلهلم و اورگرين کابين و کاجستان و هفت قطعهء زمين و ابنيه در وست انگل وود در نيوجرزی محلّ ضيافت تاريخی که از طرف حضرت عبدالبهاء در ماه ژوئن ١٩١٢ بافتخار بهائيان نيويورک برپا گرديد، ديگر خانهء ويلسن که هيكل مبارک بدانجا تشريف فرما شده و قطعهء زمينی در مالدن در ايالت ماساچوست، ديگر خانهء متيوز و ابنيهء رنچ در پاين ولی در كلرادو، ديگر قطعهء زمين در موسکه گن در ميشيگان و يک قطعهء زمين جهت مراقد بهائی در پرتسموت ايالت نيوهمشاير.


ديگر از موقوفات امريّه املاک و اماکنی است که در اقليم مقدّس ايران مهد آئين نازنين تقديم امرالله گرديده و از لحاظ ارزش بمراتب از موقوفات مذکوره در فوق وسيعتر و عظيمتر است. و چون تا اين تاريخ جامعهء بهائيان ايران موفّق به تسجيل محافل ملّيّه و محلّيّهء خويش نگرديده اسناد مالکيّت آنها بنام افراد ثبت و نگاهداری شده ولی در حقيقت و نفس‌الامر متعلّق بجامعهء بهائی است. علاوه بر بيت مبارک حضرت نقطهء اولی در شيراز و بيت موروثی حضرت بهاءالله در تاکر مازندران که از ايّام حيات مبارک حضرت عبدالبهاء  در تملّک جامعهء بهائی بوده پس از صعود مبارک اراضی وسيعه ای خارج از عاصمهء مملکت دردامنهء جبل البرز مشرف بر ارض مقدّسه موطن اصلی جمال اقدس ابهی در نطاق موقوفات امريّه درآمده است. اين اراضی شامل مزرعه و باغ و تاکستان بمساحت متجاوز از سه مليون و نيم متر مربّع است و برای بنای اوّلين مشرق الاذکار بهائيان ايران اختصاص داده شده. ساير اماکن متبرّکه که دايرهء اوقاف بهائی آن ارض را وسعت عظيم بخشوده عبارت است از بيت حضرت بهاءالله در طهران که محلّ ولادت مبارک ميباشد، ديگر چند بيت مجاور بيت مبارک حضرت اعلی در شيراز متضمّن خانهء متعلّق بجناب خال و همچنين حظيرة‌ القدس طهران و حجرهء بوشهر که در ايّام اقامت هيكل اکرم حضرت باب در آن شهر محلّ تجارت آن حضرت بوده و يک ربع از قريهء چهريق محلّ سجن اطهر در آذربايجان و خانهء حاجی ميرزا جانی که حضرت نقطهء اولی در اثنای حرکت بسوی تبريز چند يومی در آنجا توقّف فرمودند و حمّام عمومی در شيراز که وجود مبارک بدانجا تشريف ميبردند و بعضی ابنيهء مجاوره و نيمی از بيت متعلّق بجناب وحيد در نيريز و قسمتی از بيت متعلّق بجناب حجّت در زنجان و سه باغ در جلگهء بدشت که بامر حضرت بهاءالله اجاره شده بود و مدفن جناب قدّوس در بارفروش و خانهء كلانتر محلّ سجن جناب طاهره در طهران و حمّام عمومی در اروميّه که هنگام توجّه حضرت اعلی بصوب تبريز بقدوم مبارک مزيّن شده، ديگر خانهء متعلّق بآقا ميرزا حسينعلی نور که چندی عرش مبارک در آنجا مخفی بوده، ديگر بيت بابيّه و خانه ملکی جناب  ملّا حسين در مشهد و منزل سلطان الشّهدا و محبوب الشّهدا در اصفهان. همچنين عدّهء کثيری از بقاع مقدّسه و اماکن تاريخيّه که مدفن و مرقد شهدای اوّليّهء امر ميباشد، اين مستملکات که بغير از معدودی كّلاً در ايّام اخيره بدست آمده اکنون موجود و هر سال بر وسعت و اهمّيّت آن افزوده ميشود و در مواقع لزوم بهمّت لجنهء مخصوص که برای حفظ و ادارهء اماکن مذکوره گماشته شده بنهايت سعی و مجاهدت تحت نظارت و توجّه نمايندگان منتخب جامعه بتعمير و مرمّت آنها اقدام ميگردد.


در اين مقام لازم است باملاک و موقوفات کثيرهء ديگری نيز که از آغاز طلوع نظم اداری امر حضرت بهاءالله مترادفاً و متتابعاً در ساير ممالک و اقاليم عالم مانند هندوستان و برمه و بريطانيای کبير و آلمان و عراق و مصر و استراليا و ما وراء اردن و شامات تأسيس گرديده اشاره نمود. از آن جمله است حظيرة‌ القدس بهائيان عراق و حظيرة‌ القدس بهائيان مصر و حظيرة ‌القدس بهائيان هندوستان و حظيرة‌القدس بهائيان قارّهء استراليا و بيت بهائی در اسلينگن و مؤسّسهء مطبوعات بهائيان انگلستان و مسافرخانهء بهائی در بغداد و گلستانهای جاويد در عواصم ممالک ايران و مصر و ترکستان. اين اوقاف وسيعهء متنوّعه خواه بصورت اراضی يا بصورت مدارس يا مراکز اداری يا دفاتر امريّه يا کتابخانه يا مقرّ دفن متصاعدين يا محلّ پذيرائی واردين و يا شرکتهای مطبوعاتی قسمتی از آنها بنام محافل ملّی اقاليم مربوطه تسجيل و قسمتی بنحو امانت نزد وجوه احبّا نگاهداشته شده و كلّ در سنين اخيره بتوسعهء موقوفات ملّيّه و تشييد ارکان جوامع امريّه کمک شايان نموده است. در رتبهء ثانی اوقاف محلّی است که مکمّل اوقاف ملّيّه محسوب و آن نيز حائز اهمّيّت فراوان ميباشد و در نتيجهء تسجيل محافل  روحانيّهء محلّيّه بصورت شرعی و قانونی تأسيس و در ممالک مختلفهء شرق و غرب باحسن وجه محفوظ شده است. مخصوصاً در ايران مهد امرالله متعلّقات امريّه که بصورت اراضی و ابنيهء اداری و مدارس و ساير مؤسّسات ديگر موجود است بنحو قابل ملاحظه ای بر وسعت و عظمت دايرهء موقوفات محلّی بهائی در سراسر کرهء ارض افزوده و مايهء مزيد اعتبار و حيثيّت آنها گرديده است.


مقارن با تأسيس وتسجيل محافل  روحانيّه و تشکيل لجنه‏ های امريّه و تدوين اساسنامه ‏های ملّی ومحلّی و ايجاد موقوفات بهائی اقدامات وسيعهء ديگری نيز از طرف محافل جديد التّأسيس معمول گرديده که واجد اهمّيّت بيشمار است، از آن جمله اختيار مقرّ مخصوص جهت محافل ملّی است که از شاخص ترين مشروعات و تأسيسات امريّه در ممالک و اقاليم مختلفه بشمار ميآيد. اين مرکز که محور جميع خدمات اداری بهائی در مستقبل ايّام محسوب بدواً در مهد امرالله تأسيس گرديده و اکنون در جميع نقاط و مراکز امريّه بعنوان رسمی و مشخّص خود يعنی «حظيرة‌ القدس» معروف و موصوف است. و چون در نظر آريم که در ايّام اوّليّه احبّای ستمديدهء الهی برای زيارت الواح مقدّسه و بحث در مسائل تبليغيّه نا گزير در دل شب از دخمه‏ های تنگ و تاريک و حفره های زيرزمين دور از تعرّض اعداء استفاده مينمودند، معلوم ميشود در اين امر خطير چه پيشرفت محسوسی حاصل گرديده است. اين مشروع با آنکه هنوز در مراحل اوّليّهء نشو و ارتقاء خويش سالک در تشييد و تقويت خدمات داخلی جامعه و انجام وظايف  روحانيّه تأثير عظيم بخشوده و شاهد بيّنی از تقدّم و تعالی مستمرّ امر الله محسوب است. و چون در مستقبل ايّام اجزاء و ملحقّات اين تأسيس بديع که وظائفش مکمّل مشارق اذکار است تشکيل گردد و تأسيسات فرعيّه اعمّ از ملّی يا محلّی مانند دارالانشاء و صندوق و محفظهء آثار و کتابخانه و دايرهء نشريّات و طالار اجتماع و محلّ انعقاد جلسات و مسافرخانهء حول اين مقرّ مقدّس به تمشيت امور و انجام خدمات مألوف شود، آنگاه است که اهمّيّت اين کانون فعّاليّتهای اداری که نمودار روح خدمتگزاری جامعهء بهائی بآستان عزّ الهی و عالم انسانی علی الاطلاق است بنحو اوفی واضح و آشکار خواهد گرديد.


و چون نمايندگان جوامع محلّی و ملّی با افراد ياران در صبحدم و سحرگاهان در مشارق اذکار که در کتاب مستطاب اقدس محلّ عبادت پروردگار مقرّر گرديده مجتمع شوند و با قلب فارغ و روح مستبشر بساحت قدس سبحانی مناجات کنند و طلب صون و حمايت نمايند البتّه الهامات غيبيّه شامل گردد و تأييدات رحمانيّه متواصل شود و حارسان امر الهی را در ايفاء وظايف و مسؤوليّتهای خطيرهء  روحانيّهء خويش که در طيّ روز در حظائر قدس، مراکز اداری امرالله بايد صورت پذيرد، ظهير و نصير و معين و دستگير خواهد گرديد. اکنون در سواحل درياچهء ميشيگان در حول اوّلين مرکز بهائی قارّهء امريک و در ظلّ امّ المعابد غرب و همچنين در عاصمهء ايران مهد امرالله و در جوار بيت اعظم در بغداد و در مدينهء عشق آباد منضمّ به اوّلين مشرق الاذکار عالم بهائی و در عاصمهء مصر اعظم و اقدم مرکز عالم عربی و اسلامی و در دهلی عاصمهء هندوستان و حتّی در سيدنی واقع در قارّهء نائيهء استراليا مساعی لازمه جهت استقرار اين مشروع جليلی که بعنايات الهيّه شکوه و عظمت نهائی خود را در مستقبل ايّام بدست خواهد آورد، از طرف جوامع بهائی مبذول گرديده است. علاوه بر حظائر قدس ملّيّه اقدامات مقدّماتی ديگر نيز بمنظور تأسيس حظائر قدس محلّی در ممالک مذکوره و چند کشور ديگر بعمل آمده و بيوتی که متعلّق بامر بوده و يا از طرف احبّای محلّ اجاره گرديده باين مقصد مهمّ اختصاص داده شده است. اقدم و اعظم اين مراکز ابنيهء متعدّدی است که احبّای ايران علی رغم مشكلات و تضييقات موجوده بارتفاع آنها اقدام و يا در بلاد مختلفهء آن صقع جليل برای اين نيّت خطير خريداری نموده اند.


امر ديگر  که در ترقّی و توسعهء نظم اداری امر الله دارای اهمّيّت فراوان است پيشرفت قابل ملاحظه اي است که در مؤسّسهء مدارس تابستانه مخصوصاً در ايالات متّحدهء امريک حاصل گرديده. اين مؤسّسه که در محيط بهائی و بمنظور ايجاد تسهيلات در تکميل و پرورش مبلّغين و مطالعهء تاريخ و بحث در حقايق امريّه و مذاکره در تعاليم الهيّه و تحقيق روابط اين امر اعظم با ساير اديان و همچنين نسبت بکافّهء ملل ونحل عالم تشکيل ميگردد در تقويت روح محبّت و وداد و تحکيم مبانی همکاری و وفاق بين دوستان و ياران رحمانی بی نهايت مؤثّر ميباشد. مدرسهء تابستانه بدواً در سه قسمت مهمّ ايالات متّحدهء امريکا يعنی در سه مرکز مختلف اوّل در گيزرويل در تپه‏ های کاليفرنيا در سال ١٩٢٧و ثانی در گرين ايکر واقع در سواحل رودخانهء پيس کاتاکا در ايالت مين در سال ١٩٢٩ و ثالث در لوهلن رنچ نزديک شهر ديويسن در ايالت ميشيگان در سال ١٩٣١ تشکيل گرديد و اخيراً با تأسيس مدرسهء بين المللی در محلّ «پاين ولی» در ناحيهء كلرادو اسپرينگز برای تهيّه و تربيت افرادی که قصد قيام و نشر نفحات الهيّه در ممالک سائره خصوصاً امريکای لاتين داشتند تکميل شد. اين سه مرکز اصلی که بمنزلهء سه هستهء مرکزی تربيتی محسوب ميگرديد در اثر بسط پروگرام و تزييد معارف امريّه سرمشق ساير جوامع بهائی در شرق و غرب عالم قرار گرفت.


نظر بمطالعهء آثار مقدّسه و مداقّه در تاريخ اوّليّهء امر و تدريس تاريخ و احکام اسلام و انعقاد کنفرانسهای مودّت و ائتلاف بين اجناس و الوان مختلفه و اختيار دوره‏ های مخصوص و روش عملی جهت آشنا کردن ياران باصول نظم اداری و تخصيص جلسات معيّن بمسألهء تربيت اطفال و تهذيب جوانان و تشکيل كلاسها جهت تمرين نطق و فحص و تحقيق  دربارهء اديان الهيّه و مقايسهء آنها با يکديگر و بحث راجع بجهات و شؤون مختلفهء امرالله و تأسيس کتابخانه و كلاسهای درس تبليغ و تنظيم رشته‏ های مخصوص در باب اخلاق بهائی و آشنائی بموقعيّت امريکای لاتين از نظر ابلاغ كلمة‌ الله و ترتيب كلاسهای زمستانی و کرسي های آزاد نطق و خطابه و اجتماع جهت تلاوت آيات الهيّه و دادن نمايشات و گردشهای دسته جمعی و ساير فعّاليّتهای تفريحی و سرگرم کنندهء مدارس مذکور که ابوابش بر وجه افراد بهائی و غير بهائی علی حدّ سواء مفتوح بود چنان جالب توجّه و منتجّ نتايج عظيمه گرديد که احبّای ساير اقاليم از جمله  در ايران و بريطانيای کبير و آلمان و استراليا و زلاند جديد و هندوستان و عراق و مصر نيز بدوستان امريک تأسّی نموده و بهمان سبک و قراری که ياران آن سامان اقدام نموده بودند بتأسيس مدارس تابستانه که در آتيهء ايّام بدانشگاههای بزرگ بهائی منتهی خواهد گرديد همّت گماشتند.


ديگر از عوامل مهمّه که موجب بسط واتّساع دايرهء نظم اداری امرالله گرديد فعّاليّت جوانان بهائی است که اکنون در ايران و ايالات متّحدهء امريک تقدّم و پيشرفت عظيم حاصل نموده و اخيراً در هندوستان و انگلستان و آلمان و عراق و مصر و استراليا و بلغارستان و جزائر هاوائی و مجارستان و هاوانا نيز اقدامات مجدّانه در اين باره آغاز شده است. اين خدمت و فعّاليّت متضمّن تشکيل سيمپوزيم يعنی جشن جوانان بهائی است که هر ساله در سراسر عالم بهائی برپا می شود. ديگر احتفالات جوانان در مدارس تابستانه و نشر او راق و مجلّات مخصوص جوانان و تأسيس دفتر بين المللی مکاتبات و ايجاد تسهيلات برای تسجيل نام جوانانی که مايل بورود در ظلّ امر الله ميباشند و همچنين تنظيم جزوات و رسائل از بيانات و مستخرجات بمنظور مطالعهء تعاليم الهيّه و تشکيل
هيأت بهائی دانشجويان در يکی از دانشگاههای معروف امريک و تعيين كلاسهای مخصوص مطالعه در بيوت و مراکز بهائی و تعليم لسان اسپرانتو و السنهء ديگر و ايجاد کتابخانه و افتتاح قرائتخانه و تدوين پيس ها و نمايشنامه‏ ها و انعقاد جلسات محاضره و تربيت ايتام و تأسيس محافل مشق نطق و ترتيب مجالس مسامره برای ترويح روح قدماء امر و تجليل خدمات شخصيّتهای تاريخی بهائی از مراکز مختلفه است که مقارن با انعقاد انجمنهای شور روحانی و منضمّ بجلسات انجمن داير ميگردد. ديگر از مشروعات مهمّهء خطيره که در تقويت و تشييد مبانی نظم الهی کمک فراوان نموده مؤسّسهء ضيافات نوزده روزه است که از ارکان قويّهء نظم اداری محسوب و در اکثر جوامع بهائی در شرق و غرب بنهايت اتقان و انتظام دائر و برقرار است و در برنامهء آن شؤون مشخّصهء حيات جامعه يعنی جنبه‏ های ثلاثهء روحانی و اداری و اجتماعی کاملاً مندرج و مندمج ميباشد. ديگر از اقدامات اساسی که در ظلّ نظم اداری بعمل آمده تهيّهء احصائيّهء اطفال بهائی و انتخاب دوره‏ های تدريس عملی برای آنان و طبع و توزيع مجموعه‏ های مناجات و رسالات حاوی اطّلاعات مقدّماتی دربارهء امر و تنظيم و انتشار منتخباتی از آيات و بيانات مبارکه راجع بپاره ای از اصول و تعاليم اين ظهور اعظم از قبيل عدم تعلّق و ارتباط امرالله بامور سياسيّه و منازعات حزبيّه و عدم جواز شرکت و عضويّت احبّای الهی در دوائر و تأسيسات مذهبی ملل سائره وتشريح طرق تبليغ و نشر نفحات الهی و تبيين نظر بهائی دربارهء جنگ و خصومات دول متحاربه و تفصيل وظايف و اختيارات انجمنهای شور روحانی و همچنين محافل مقدّسهء روحانيّه و ضيافات نوزده روزه و صندوقهای خيريّه است. ديگر از اقدامات مهمّه تأسيس محفظهء آثار در ممالک مختلفه بمنظور جمع آوری الواح منزله از قلم اعلی و كلك اطهر حضرت عبدالبهاء و ترجمه و طبقه بندی و نگاهداری آنها تحت نظم و ترتيب مخصوص و حفظ اسناد و مدارک تاريخيّه و آثار متبرّکهء امريّه است. ديگر استنساخ الواح صادره‌ از يراعهء مقدّس حضرت اعلی و حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء از روی نسخ اصليّه که نزد دوستان و احبّای شرق موجود است. ديگر تدوين تاريخ مفصّل امر از آغاز اين دور اعظم تا يومنا هذا. ديگر افتتاح دفتر بين المللی بهائی در شهر ژنو محلّ استقرار جمعيّت ملل، ديگر انعقاد انجمنهای شور محلّی و ابتياع اماکن مقدّسهء تاريخی و تأسيس کتابخانه‏ های بهائی بنام قدماء و نفوس مهمّهء امر و تشکيل صندوق ذخيره جهت اطفال و نونهالان بهائی در مهد امرالله.


در اين مقام مقتضی است بهمکاری و معاضدتی که از طرف نمايندگان جوامع جديد التأسيس بهائی بنحو رسمی و غير رسمی در فعّاليتها و اقدامات متنوّعهء مجالس و مجامع و انجمنها و کنفرانسهای منعقده در ممالک مختلفهء اروپ و آسيا و امريک بمنظور تقويت روح اتّحاد بين مذاهب مختلفه و ترويج صلح عمومی و تعميم تربيت و تشريک مساعی بين المللی و ائتلاف بين اجناس متنوّعه و ساير مجهودات خيريّه و امور عامّ المنفعه بعمل آمده اشاره نمود و نام برخی از جماعات مذکوره را من باب مزيد استحضار درج کرد. از آن جمله است «کنفرانس بعضی از مذاهب حيّه در امپراطوری انگلستان» منعقده در لندن در سال ١٩٢٤ و «انجمن اتّحاد جهانی اديان» منعقده در همان مدينه در سال  ١٩٣٦ و «مجالس عمومی اسپرانتو» منعقده در عواصم مهمّهء اروپ در هر سنه و «مؤسّسهء همکاری فکری و عقلائی» و «نمايشگاه ترقّی صد ساله» منعقده در شيکاغو در سنه ١٩٣٣ و «بازار مکارهء جهان» متشكّله در نيويورک در سالهای ١٩٣٨ و ١٩٣٩ و «نمايشگاه بين المللی باب طلائی»  در سانفرانسيسکو در سال ١٩٣٩ و «اوّلين انجمن کنگرهء مذاهب»  در كلكته و «دومين کنفرانس فرهنگی هندوستان»  در همان شهر و «انجمن اتّفاق اديان» در ايندور و«کنفرانسهای آريا سماج و برهمو سماج» وهمچنين «انجمن تياسوفيها» و «کنفرانس نسوان آسيا» منعقده در بلاد مختلفهء هندوستان و«شورای جهانی جوانان» و «کنگرهء زنان شرق» در طهران و «کنفرانس نسوان ممالک پاسيفيک» در هونولولو و «جمعيّت بين المللی زنان برای صلح» و «کنفرانس مردم» در شهر بوئنوس آيرس در آرژانتين و بسياری از مجالس و مجامع ديگر که باسامی و صور مختلفه تشکيل و بسبب مشارکت ياران در مؤسّسات مذکوره رابطهء جامعهء بهائی با ساير جوامع و تشکيلات غير بهائی بانحاء مختلف برقرار و محفوظ گرديده است. و از اين مشارکت ياران دو مقصد مهمّ در نظر بوده يکی اثبات جامعيّت و عموميّت امر حضرت بهاءالله در انظار ملل و نحل عالم و ديگری ايجاد و تحکيم روابط اصليّهء ثابته بين تشکيلات مذکوره و دواير و شعب متنوّعهء وسيعهء نظم اداری امر الله. ديگر از خدمات و اقدامات خطيره ‌ارتباط و تماسّی است که بين دوائر و تأسيسات مختلفهء امريّه با بعضی از مصادر امور و مقامات عاليهء کشورهای مختلف جهان در شرق و غرب و همچنين رؤسا و پيشوايان اسلام در ايران و جمعيّت ملل متّحد حتّی مقام سلطنت
بعمل آمده است و مراد از اين ارتباط دفاع حقوق جامعه و تقديم آثار و تعاليم الهيّه و تشريح مقصد و مرام شريعت ربّانيّه و ذکر علل و جهاتی است  که پيروان اسم اعظم را ببذل مساعی موفوره در اجراء نظم اداری حضرت بهاءالله  که در مراحل اوّليّهء رشد و تکامل خويش سالک است برانگيخته. از جمله مکاتباتی که از طرف اعضاء محفل روحانی ملّی بهائيان ايالات متّحدهء ‌امريکا و کانادا بانيان نظم بديع در اين خصوص صدور يافته نامه ايست خطاب بمندوب سامی فلسطين جهت استرداد مفتاح روضهء مبارکه بحافظ و پاسبان آن مقرّ اقدس، ديگر عرايض تقديمی به پادشاه ايران در چهار وهله بمنظور دادخواهی و استدعای بسط عدالت نسبت ببرادران ستمديدهء آنان در اقليم مقدّس، ديگر نامه ای بعنوان رئيس الوزراء مملکت در همان خصوص، ديگر شرح صادره بملکهء رومانيا در اظهار تشکّر و قدر دانی از مقالات تاريخی و نعت و ستايش آن ملکهء نيک اختر نسبت بامر مبارک، ديگر مراسله ای بعلمای اعلام در ايران راجع بلزوم استقرار صلح و وحدت در بين اديان مختلفه و وجوب اتّخاذ تصميمات لازمه برای تحقّق اين مقصد مهمّ، ديگر عريضه ای بعنوان ملک فيصل پادشاه عراق من باب حفظ و صيانت بيت اعظم در بغداد و خطابی باوليای دولت شوروی از طرف جوامع بهائی در آن خطّه و همچنين نامه ای بمراجع مملکتی آلمان راجع بتضييقات وارده در حقّ دوستان بهائی آن ديار، ديگر مکتوبی بحکومت مصر و درخواست استخلاص بهائيان آن سامان از يوغ   تعصّبات مذهبی و تعدّيات وارده بر آنان، ديگر ياد داشتی بهيأت وزراء ايران در باب تعطيل مدارس بهائی در آن صقع جليل و نامه ای بوزارت امور خارجهء ايالات متّحدهء امريک و سفير ترکيّه در واشنگتون و حکومت ترکيّه در آنکارا جهت دفاع از حقوق مسلوبهء ياران در آن خطّه و نامهء ديگر بوزارت امور خارجهء امريک و تقاضای بذل مساعدت نسبت بانتقال رمس امة‌ الله لوا گتسينگر از مراقد پروتستانها در قاهره باوّلين گلستان جاويد بهائيان در قطر مصر و همچنين شرحی بوزير مختار ايران در واشنگتن راجع بمأموريّت امة‌ الله کيث رنسام کهلر و نامه ای بپادشاه مصر متضمّن بعضی از آثار و نوشتجات امريّه و مراسله ای بحکومت ايالات متّحدهء امريکا و حکومت کانادا مشتمل بر تعاليم بهائی راجع بصلح عمومی و نامهء تسليت آميز بوزير مختار رومانی در واشنگتون از طرف بهائيان امريک بمناسبت درگذشت عليا حضرت ملکهء رومانيا و شرحی به پرزيدنت فرانكلين روزولت شامل خطابات مبارکهء حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس بافتخار رؤسای  جماهير امريک و نيز مقداری از ادعيه و مناجاتهای منزله از قلم مبارک حضرت عبدالبهاء صدور اين مکاتيب و افتتاح باب مخابره بين دوائر امريّه و مقامات رسميّهء ممالک مختلفه فصل جديدی در تاريخ ظهور و انتشار نظم اداری بهائی مفتوح نمود که فی حدّ ذاته دارای اهمّيّت و عظمت فراوان است.


بمکاتبات و ابلاغات مذکوره بايد مخابراتی را که از مرکز جهانی امر الله و همچنين از جانب محافل ملّيّه و محلّيّه بوسيلهء تلغراف يا مکتوب بمندوب سامی فلسطين صادر و از آن مقام رسمی تقاضای اقدام نسبت بتسليم مفتاح ضريح مقدّس حضرت بهاءالله بخادم و حارس اصلی آن گرديد اضافه نمود و همچنين نامه هائی که از طرف مراکز بهائی در شرق و غرب بعنوان اولياء امور عراق راجع باسترداد بيت مبارک حضرت بهاءالله در بغداد ارسال و عرضحالی که بوزير مستعمرات حکومت انگلستان متعاقب صدور حکم محکمهء استيناف بغداد دربارهء بيت مبارک تقديم و پيامهائی که از طرف جوامع بهائی شرق و غرب خطاب بجامعهء ملل صادر و از اقدام شورای جامعه نسبت بصدور حکم رسمی و مدافعه از حقوق حقّهء بهائيان اظهار تشکّر و قدردانی گرديده است، ديگر مراسلات متعدّدی که بين مرکز بين المللی بهائی از يکطرف و امة‌ الله مارتاروت سرحلقهء مبلّغين و مبلّغات از طرف ديگر با ملکهء رومانيا پس از انتشار مقالات تاريخی و تعظيم و تجليل آن ملکهء عاليمقام از امر مقدّس بهائی مبادله گرديد و بالاخره پيامهای تسليت و همدردی که توسط جامعهء بهائی در سراسر عالم به ماری ملکهء يوگوسلاوی بمناسبت صعود مادرش مخابره شد و نيز پيام تسليتی که به دوشس کِنت پس از مرگ تأثّر انگيز شوهرش ابلاغ گرديد.


در اين مقام لازم است به تظلّمی که از طرف محفل روحانی ملّی بهائيان عراق بکميسيون قيمومت جامعهء ملل در قضيّهء بيت مبارک بغداد ارسال و پيامهائی که از طرف محفل مذکور بملک غازی اوّل پادشاه عراق پس از فقدان والد وی و همچنين در موقع جشن ازدواجش فرستاده شد و پيام تسليتی که کتباً بنايب السّلطنهء فعلی عراق بمناسبت فوت ناگهانی ملک غازی مخابره گرديد و مکاتبات و مراسلاتی که توسّط محفل روحانی ملّی بهائيان مصر برئيس الوزراء و وزير داخله و وزير عدليّهء آن کشور متعاقب فتوای صادره از محکمهء شرعيّهء اسلاميّهء قطر مصر صدور يافت و همچنين عرايضی که از طرف محفل روحانی ملّی بهائيان ايران به شاه ايران و هيأت وزراء راجع بتعطيل مدارس و منع آثار و توقيف مطبوعات بهائی تقديم شد و پيام تعزيتی که از جانب محفل اخير خطاب به پادشاه رومانی و خاندان سلطنت هنگام درگذشت ملکهء ماری مادر پادشاه صادر گرديده اشاره نمود. و نيز مقتضی است مراسله ای را که بسفير ترکيّه در دربار طهران با تقديم اعانات احبّای ايران جهت زلزله زدگان ترکيّه ارسال گرديده و نامه ‏های مارثاروت خطاب به فن هيندنبورگ رئيس جمهور فقيد آلمان و دکتر اشترسمن وزير امور خارجهء آن کشور را که بموجب آن کتب و آثار امريّه برای آنان فرستاده شده و هفت فقره داد خواست متوالی امة‌ الله کيث رنسام کهلر به پيشگاه پادشاه ايران و مکاتيب متعدّدش بوزراء و مقامات عاليهء مملکت را طيّ اقامت تاريخيش در آن اقليم مقدّس يادآور گرديد.


مقارن با طلوع نظم بديع الهی و ظهور جوامع ملّی بهائی و ايجاد شعب و ارکان اداری و تربيتی و تبليغی اين نظم ابدع اقوم ثمرات و نتايج مشروع ارفع افخمی که بمشيّت مطلقهء جمال قدم جلّ ذکره و ثنائه هنگام نزول لوح کرمل و توجّه هيكل اکرم بمضجع آتی مبشّر اعظم در ارض اقدس قلب العالم و قبلة ‌الامم تأسيس يافته بود بتدريج آشکار گرديد و با ابتياع بقعهء اعلی بفاصلهء قليل پس از صعود مبارک حضرت بهاءالله و انتقال عرش مبارک نقطهء اولی از ارض طاء و ارتفاع مقام اسنی در تاريکترين لحظات سجن حضرت عبدالبهاء و استقرار ابدی رمس اطهر در قلب کرمل و انشاء مسافر خانه در جوار آن مرقد انور و انتخاب محلّ مخصوص جهت اوّلين مؤسّسهء تربيتی بهائی در آن کوه مقدّس آثار عظمت و نورانيّتش بيش از پيش ظاهر و پديدار شد.


پس از شکست حکومت متزلزل آل عثمان در جنگ عمومی اوّل و استخلاص کامل مرکز جهانی امر حضرت بهاءالله از يوغ اسارت آن حکومت مستبد و جائر قوای ساريه از نقشهء عظيمهء الهيّه در مجاری و قنواتی که يد قدرت رحمانی جهت تجسّم حقايق مکنونه در آن نقشهء بديعه مقرّر فرموده بود بلا معارض تحت اوضاع و احوالی مساعد بحرکت آمد و با استقرار عرش مطهّر حضرت عبدالبهاء در يکی از حجرات مقام اعلی بر تقديس و جلالت شأن آن جبل الهی بيفزود و آرامگاه ذات مقدّسی که بفرمودهء مبارکش حتّی از وجود «يک مصباح» در سجن آذربايجان محروم و ممنوع بود با نصب مکينهء الکتريک که در آن زمان در مدينهء حيفا بی مثل و نظير بود غرق دريای انوار گرديد و حجرات ثلاثه متّصل بضريح اعزّ اعلی بنا گشت و بنای اصلی مقام طبق ارادهء نافذهء حضرت مولی الوری اکمال گرديد و اراضی حول مقرّ انور که قيمت آن بچهارصد هزار ليره بالغ علی رغم تحريکات و دسائس ناقضين ميثاق از رأس کرمل تا دامنهء کوه محلّ سکونت زهّاد آلمانی توسعه پذيرفت و چهار قطعهء زمين که بترتيب در شمال و جنوب و مشرق مقام در جلگهء عكّا و ناحيهء بئر شبع و وادی اردن واقع و جمعاً به ششصد جريب بالغ است وقف مقامات مقدّسه گرديد و بموجب نقشه ای که حضرت عبدالبهاء طرح فرموده بودند اراضی مجاور مقام تسطيح و طبقاتی چند جهت اتّصال مدينه بآن بقعهء نوراء احداث و حدائق کثيره در اطراف مقام ايجاد و آن روضهء عليا زيارتگاه يار و اغيار و محلّ توجّهء سيّاحان و اهل بلد واقع گرديد. اين اقدامات و مشروعات كلّ مدلّ بر بسط و توسعهء شگفت انگيز مؤسّسات و موقوفات بين المللی بهائی در مرکز جهانی امر الله و شاهد تحقّق وعود و بشارات الهيّه نسبت به آن سرزمين مقدّس ميباشد.


آنچه در اين مورد ذکرش لازم و واجد اهمّيّت فراوان است معافيّتی است که از طرف مندوب سامی فلسطين نسبت بتملّکات امريّه منظور گرديد و اراضی حول مقام و موقوفات آن و همچنين زمين اختصاصی مدرسه و محفظهء آثار و مسافرخانهء غربی و اماکن تاريخيّه از قبيل قصر بهجی و بيت مبارک حضرت بهاءالله در عكّا و باغ رضوان در مشرق آن مدينه كّلاً از رسوم دولتی معاف و از اوقاف بين المللی بهائی محسوب شدند. امر مهمّ ديگر مبادرت بتأسيس شعبهء دو محفل مرکزی بهائيان امريک و هندوستان برحسب قوانين جاريهء حکومت فلسطين است که طبق درخواست صادره باولياء امور اقدام و بعنوان جمعيّتهای مذهبی برسميّت شناخته شد (و در آتيهء ايّام با ثبت شعب محافل ملّيّهء سايره در سراسر عالم بهائی تحکيم و تقويت خواهند پذيرفت). پس از اجراء اين امر خطير قسمتی از اراضی موقوفهء مقام اعلی که مساحت آن به پنجاه هزار مترمربّع بالغ بود طيّ سی معاملهء قانونيّه در ادارهء ثبت باسم شعبهء محفل ملّی بهائيان امريک رسماً انتقال يافت و اکثر از اسناد مربوطه بامضای ابن ناقض اکبر که ثبّات اراضی حيفا (​​Registrar of lands in Haifa) بود ممضی و صادر گرديد.


امر مهمّ و عظيم ديگر تأسيس دو محفظهء آثار بين المللی در صفح جبل کرمل يکی متّصل بمقام حضرت ربّ اعلی و ديگری در جوار مرقد حضرت ورقهء علياست که برای اوّلين بار در تاريخ بهائی آثار نفيسهء امريّه که تا آن زمان متشتّت و من باب حفاظت آنها غالباً دور از انظار نگاهداری ميشدند در مراکز مذکور جمع و منتظم گشت و در دسترس زائرين ارض اقدس هنگام تشرّف بمقامات مقدّسه قرار داده شد. اين گنجينهء پر بها مشتمل است بر شمايل مبارک حضرت اعلی و حضرت بهاءالله و آثار متبرّکه متعلّق بآن دو وجود مبارک از قبيل شعرات و تربت و البسهء حضرت اعلی و شعرات و دم اطهر حضرت بهاءالله و بعضی از اشياء ديگر مانند قلمدان و لباس و تاج مبارک و کشکول ايّام سليمانيّه و ساعت و قرآن و همچنين پاره ای از خطوط و الواح مقدّسه که تعدادی از آنها تذهيب شده و بی نهايت نفيس و پر ارزش است. از جمله قسمتی از  كلمات مبارک مکنونه بخطّ مبارک، ديگر بيان فارسی بخطّ آقا سيّد حسين کاتب وحی حضرت باب و نسخ اصليّهء توقيعات حضرت اعلی که بافتخار حروفات حيّ نازل و بخطّ مبارک مرقوم گشته همچنين نسخهء خطّی «سؤال و جواب». بعلاوه اين مخزن عظيم متضمّن اشياء متبرّکه متعلّق بحضرت عبدالبهاء و پيراهن خون آلود حضرت غصن اطهر و انگشتر جناب قدّوس و شمشير جناب  ملّا حسين و خاتم های جناب وزير والد ماجد حضرت بهاءالله و سنجاق اهدائی عليا حضرت ملکهء رومانيا بامة‌ الله مارثا روت و نسخ اصلی نامه ‏های آن ملکهء نيک اختر خطاب بآن شهيرهء آفاق و شخصيّتهای مهمّهء ديگر و مقالات و شهاداتش نسبت بعظمت امر مبارک و بيست مجلّد از الواح و ادعيه و مناجات منزله از قلم مؤسّسين امر الهی ميباشد که از طرف محافل  روحانيّه در سراسر شرق مطابقه و استنساخ و زينت بخش آثار متعدّدهء موجوده در آن محفظهء مبارکه گرديده است. ديگر از آيات عظمت و شواهد قدرت و نصرت که ببرکت اين مشروع عظيم مشرق از ارادهء حيّ قديم پديدار گرديد تخصيص قسمتی از اراضی مدرسه برمس حضرت ورقهء مقدّسهء عليا «شقيقهء عزيزه» اخت حضرت عبدالبهاء و «عرف قميص منير» جمال اقدس ابهی و استقرار آن هيكل اعزّ در ظلّ مقام پر انوار اعلی است. نفس مقدّسی که از لسان کبريا بخطاب «انّها تورّقت من هذ الاصل القديم» مخاطب و بمقام «ما سبقته النّساء»  مفتخر و مخصّص گرديده و در صف اوّل از اماء  طيّبهء موقنه مانند ساره و آسيه و مريم عذراء و فاطمهء زهرا و طاهرهء زکيّه که در ادوار سابقه و ظهورات ماضيه فائق بر همگنان بوده و نامشان الی الابد در ملکوت عزّت مخلّد و جاويدان است قرار گرفته. و نيز از آثار مضيئه و اشراقات لميعهء اين تأسيس بديع و نقشهء منيع الهی انتقال رمس منير حضرت غصن الله الاطهر «من خلق من نور البهاء»  و «وديعة‌ الله و کنزه» و مستشهد در سبيل «حيات عباد و اتّحاد من فی البلاد» پس از مضی بيش از نيم قرن از شهادت حضرتش از جوار مقبرهء اسلامی بجوار مقام اعلی و مضجع خانم اهل بهاست که با وجود اعتراض و احتجاج بديع قبيح برادر و خليفهء ناقض اکبر آن حديقهء غلبا بوجود آن کنز ثمين الهی زينت يافت و در همان يوم فيروز که آن رمس مطهّر بآن مقام انوار انتقال پذيرفت هيكل مقدّس مخدّرهء کبری نوّاب امّ حضرت عبدالبهاء نيز بآن حظيرهء غنّا منتقل گشت و بآن دو يادگار جمال اقدس ابهی منضمّ گرديد. کوم الهی از اين مفخرت باهتزاز آمد و کرم ربّانی بوجد و طرب افتاد. و در شأن آن ورقهء مقدّسهء نوراء اين كلمهء عليا از مخزن قلم اعلی نازل و «جعلک صاحبة له فی كلّ عالم من عوالمه» و اصحاح پنجاه و چهارم کتاب اشعيا اعظم و اشرف انبيای بنی اسرائيل طبق فرمودهء حضرت عبدالبهاء بشرح مصائب و بلايای وارده بر آن نجم درّيّ فلک عما پرداخته و آن سيّدهء امم را بخطابات عظيمه مخاطب و ببشارت روحبخش «ربّ الجنود شوهر تو است» و «ذرّيّت تو امّتها را تصرّف خواهند نمود» مستبشر گردانيده است.


استقرار اين سه مرقد مطهّر در ظلّ مقام بهيّ الانوار حضرت اعلی در قلب کرمل در حديقهء عليا مقابل مدينهء منوّرهء بيضا قبلهء اهل بهاء بر وسعت و عظمت قوای  روحانيّه منبعث از آن بقعهء مقدّسه که از لسان قدم بمقرّ عرش و سرير ملکوت الهی موسوم و موصوف گرديده بيفزود و با حصول اين عطيّهء عظمی قدم اوّل در سبيل استقرار مرکز اداری جامعهء جهانی بهائی در سرزمينی که مورد تجليل و احترام پيروان سه ديانت عظيمهء الهيّه است برداشته شد،  مرکزی که در مستقبل ايّام در جوار مرکز روحانی اين امر مقدّس بانجام وظائف خطيره مألوف خواهد گرديد و هرگز از آن مرکز نوراء و بقعهء عليا انفکاک نخواهد پذيرفت. 


از اقدامات جليلهء ديگر که در ظلّ نظم اداری الهی بعمل آمد و خدمات جامعهء بهائی امريک را نسبت بامر مقدّس حضرت بهاءالله بتاج افتخار ابدی متوّج ساخت تشييد اوّلين مشرق الاذکار بهائی در عالم غرب و تکميل تزيينات خارجی آن معهد جليل است. اين تأسيس عظيم که بهمّت ياران آن سامان و جدّيّت و فعّاليّت دواير امريّه مستظلّه در ظلّ نظم بديع ايجاد گرديد در ازدياد و اعتبار و تحکيم اساس و توسعهء مؤسّسات آن جامعهء قويّ الارکان تأثير عظيم بخشود. در ماه مارس ١٩٠٣ ميلادی يعنی چهل و يک سال قبل از تاريخ حاضر محفل روحانی بهائيان شيکاغو اوّلين مرکز بهائی عالم غرب بر اثر اقدام ياران عشق آباد در ارتفاع مشرق الاذکار آن مدينه تشويق و تحريص گرديد و با عشق و علاقهء موفور که باظهار عبوديّت در آستان مقدّس داشت از محضر مبارک حضرت عبدالبهاء کسب اجازه نمود که به بنای معبدی چون آن معبد رحمانی در امريک مبادرت ورزد. هيكل مبارک اين نيّت جليل را تقدير و در توقيع منيعی که در ماه ژوئن همان سال از كلك اطهر نازل گرديد انشاء اين مشروع عظيم را تصويب فرمودند.


سپس نمايندگان محافل مختلفهء آن سامان در ماه نوامبر ١٩٠٧ برای انتخاب محلّ مشرق الاذکار در شيکاغو مجتمع شدند و پس از مشورت و تعاطی افکار به تمهيد اساسی که عموميّت اين مرکز بديع و تعلّق آن را بکافّهء ياران آمريک محرز نمايد مباشرت نمودند و آن تشکيل هيأتی بنام «هيأت مشرق الاذکار»  بود که پس از انعقاد اوّلين مؤتمر ملّی بهائيان امريک منعقده در شيکاغو در ماه مارس ١٩٠٩ رسماً تسجيل گرديد و طبق مقرّرات آن ارض بصورت يک شرکت مذهبی درآمد. سپس در ماه مه ١٩١٢ هنگام مسافرت هيكل ميثاق بامريک زمين مشرق الاذکار بقدوم مبارک مزيّن و اوّلين سنگ بنا بيد عنايت حضرت عبدالبهاء نهاده شد و از آن موقع تاريخی و مقدّس اين تأسيس عظيم که تاج وهّاج  موفّقيّتهای ياران الهی در قرن اوّل بهائی محسوب است پيوسته در حال تقدّم و پيشرفت بود تا اساس نظم الهی در قارّهء امريکای شمالی بکمال متانت و اتقان گذاشته شد و جامعهء بهائی آن اقليم بمقامی از استحکام و مکانت واصل گرديد که توانست از وسائلی که اين نظم اعزّ اعلی برای اکمال اين مقصد عظيم در دسترس آنان قرار داده استفاده نمايد و بانجام اين مشروع سرمديّ الآثار مبادرت جويد.


در انجمن شور روحانی منعقده در سال ١٩١٤ ابتياع اراضی مشرق الاذکار
تکميل و در انجمن ديگری که شش سنهء بعد يعنی در سال ١٩٢٠ در نيويورک تشکيل گرديد طرحها و نقشه‏های مختلف که تسليم انجمن شده بود طبق دستور مبارک مورد مطالعهء دقيق قرار گرفت و از بين نقشه های تقديمی نقشهء لوئی ژ. بورژوا معمار کانادائی فرانسوی الاصل باتّفاق آراء از طرف نمايندگان انتخاب گرديد و بعداً هيكل مبارک حضرت عبدالبهاء آنرا تصويب و تأييد فرمودند. پس از تصويب مبارک ياران امريک بوضع اساس آن بنيان قويّ الارکان پرداختند و در تاريخ دسامبر سال ١٩٢٠ ميلادی بانعقاد قراردادی جهت نصب نُه پايهء سيمانی در داخل زمين بعمق ١٢٠ پا بمنظور نگاهداری قسمت مرکزی بنا اقدام نمودند و بفاصلهء قليل يعنی در ماه اوت ١٩٢١ قرارداد ديگری جهت ساختمان قسمت تحتانی بنا منعقد گرديد و در ماه اوت ١٩٣٠ با وجود بحران اقتصادی شديد و بيکاری و رکود بی نظيری که در قارّهء امريکا حکمفرما بود قرارداد ثالثی بانضمام بيست و چهار قرارداد فرعی برای ارتفاع قسمت فوقانی يا طبقهء اصلی مشرق الاذکار بسته شد و اين امر در اوّل ماه مه ١٩٣١ خاتمه پذيرفت و در آن روز فيروز اوّلين اجتماع ياران امريک در آن معبد عظيم نوزده سال پس از وضع حجر زاويه اش بدست مبارک مرکز ميثاق بر پا گرديد. سپس تزيينات گنبد در ماه ژوئن ٢١٩٣ شروع و در ژانويهء ١٩٣٤ اتمام يافت. بعداً تزيينات نوافذ در سال ١٩٣٥و غرفه‏ های زير گنبد در نوامبر ١٩٣٨ تکميل شد و تزيينات طبقهء اصلی بنا يعنی طالار مرکزی با وجود شروع جنگ عمومی در آوريل ١٩٤٠آغاز و ژوئيه ١٩٤٢ بانجام  رسيد و هيجده پلهء مستدير در دسامبر ١٩٤٢ يعنی هفده ماه قبل از انعقاد جشن مئوی اظهار امر حضرت اعلی که موعد اختتام مشرق الاذکار تعيين شده بود دور تا دور بنا نصب گرديد و آن درست چهل سال پس از درخواستی بود که احبّای شيکاغو حضور مبارک تقديم نموده و مورد تصويب هيكل اطهر قرار گرفته بود.


اين مشروع فريد و رفيع که نخستين ثمرهء نظم بديع و اعظم و اتقن تأسيس قرن اوّل بهائی و رمز مدنيّت الهی محسوب در قلب قارّهء امريکای شمالی در ساحل غربی درياچهء ميشيگان واقع و از اطراف باراضی مخصوص که متعلّق بآن مرکز عظيم الشّأن و مساحت آن قريب بهفت جريب است احاطه شده و مصارف بنا که بهمّت دوستان امريک تأديه گرديده از يک مليون دلار متجاوز و در اين امر مبرور ساير ياران رحمانی در شرق و غرب و از طوايف و ملل مختلفه از مسيحی و مسلمان و يهود و زردشتی و هندو و بودائی نژاد شرکت جسته و بطيب خاطر تبرّعاتی تقديم نموده اند. اين معبد فخيم بنيانش بدست مبارک حضرت عبدالبهاء آغاز و اختتامش در مراحل اخير با خاطرات حيات پر بهای حضرت ورقهء عليا و غصن الله الاطهر و مخدّرهء کبری امّ عبدالبهاء مقارن گرديده است.


مشرق الاذکار عبارت از بنای نه ضلعی سفيد رنگی است که دارای خريطه و هندسهء بديع ميباشد. اطراف آنرا يک رشته پلّه ‏های سفيد احاطه نموده که دور تا دور ساختمان قرار دارد و بر فراز آن گنبد زيبای مجلّلی افراشته شده که صاحب نه جناق متقارن است. اين جناقها که هم از جنبهء هندسی وهم از نظر تزيينی تعبيه گشته از پای گنبد شروع شده و بطرف رأس امتداد مييابد و هر چه بقسمت فوقانی نزديکتر ميشود باريکتر ميگردد  تا بالاخره در فضای خارج از گنبد در يک نقطهء مشترک تلاقی مينمايد. استخوان بندی بنا از قطعات فولاد که داخل بتون قرار دارد تشکيل يافته و برای تزيين بدنه از کوارتز متبلور و کوارتز مات و سيمان سفيد استفاده شده است. از ترکيب موادّ مذکور جسم سخت و پر دوامی بدست ميآيد که از لحاظ رنگ روشن و چون سنگ محکم و از تأثير عوامل خارجی محفوظ و دارای نسجی لطيف و رقيق است. و ارتفاع بنا از کف قسمت سفلی تا رأس گنبد يعنی منتهی اليه جناقها ١٩١ پا و بلندی گنبد ٤٩ پا و قطر خارجی آن ٩٠ پا ميباشد و يک ثلث از سطح گنبد مشبّک است بنحوی که طيّ روز وسيلهء نفوذ نور آفتاب بداخل و در تاريکی شب موجب انعكاس روشنائی داخل بخارج ساختمان ميگردد. طبقهء اصلی بنا بوسيلهء ستونهای حجيمی که هر يک ٤٥ پا ارتفاع دارد نگاهداشته شده و بر فراز مدخلهای نه گانهء مشرق الاذکار که يکی از آنها مقابل مدينهء منوّرهء عكّا قبلهء اهل بهاء قرار دارد نه فقره از بيانات مقدّسهء حضرت بهاءالله مرقوم و در وسط هر يک از هلالهای فوق ابواب علامت اسم اعظم منقّش گرديده است. مشرق الاذکار محلّ دعا و مناجات و ابراز ستايش و نيايش بساحت خداوند يگانه خالی از هر گونه آداب و رسوم و تشريفات و قيود است. در وسط بنا طالار مرکزی واقع شده که گنجايش ١٦٠٠ کرسی را دارد و در مستقبل ايّام مؤسّسات فرعی ديگری که از ملحقات آن معبد عظيم محسوب و برای خدمات عمومی و اجتماعی اختصاص داده شده در حول مشرق الاذکار بنيان خواهد گرديد، مانند دارالايتام، دارالشّفا دارالعجزه، مسافر خانه و دارالتّعليم، مرکز مطالعهء علوم و صنايع.


اين مشروع جليل قبل از آنکه ساختمان آن عملاً آغاز گردد انظار عموم را بجانب خود جلب نمود و اکنون نيز که تزيينات داخلی آن هنوز شروع نشده مورد توجّه و علاقهء ارباب هنر و صنعت ميباشد و جرايد و نشريّات فنّی و هنری چه در داخل و چه در خارج بتوصيف و تمجيد پرداخته و مقالات مشروح و مبسوطی به بيان جلال و عظمت آن اختصاص داده‏ اند و بدان نحو که اراده و آرزوی مبارک حضرت عبدالبهاء بوده تأسيس اين معبد عظيم موجب انتشار امر الله گرديد و علّت بسط و اعلان كلمة‌ الله شد. مدل بنا در مراکز هنر و صنعت و موزه‏ ها و بازارهای مکاره و نمايشگاههای ملّی بمعرض تماشا و باز ديد نفوس گذاشته شده از جمله در «نمايش ترقّی صد ساله» که در سال ١٩٣٣ در شيکاغو برپا گرديد هر روز قريب ده هزار نفر در «طالار مذاهب» از مدل مشرق الاذکار ديدن نمودند. همچنين در موزهء علوم و صنايع شيکاغو مدل مذکور قسمتی از
نمايش مستمرّ موزه را تشکيل ميداد. علاوه بر اين جمّ غفيری از مسافران و سيّاحان از دور و نزديک بقصد زيارت اين بنيان مقدّس بشيکاغو عزيمت مينمايند و ابواب آن پيوسته بر وجه جميع احزاب و ملل مفتوح است چنانکه از تاريخ ژوئن ١٩٣٢ تا اکتوبر ١٩٤١ متجاوز از يکصد وسی هزار نفس از بلاد و اقطار مختلفهء عالم بتماشای اين بقعهء نورانيّه که «مبلّغ صامت» امر حضرت بهاءالله محسوب است شتافته اند و بيقين مبين ميتوان گفت که اين مقام رفيع در انتشار صيت كلمة‌ الله و بثّ تعاليم اين امر اعظم بيش از هر يک از دوائر و شعب نظم اداری که بخدمت آئين يزدانی مألوفند مؤثّر و نافذ بوده است.


حضرت عبدالبهاء قبل از آنکه مشرق الاذکار امريک بالفعل مرتفع گردد اين جلوه و عظمت و اين  موفّقيّت و نورانيّت را بکمال صراحت پيش بينی فرموده بودند. از جمله در يکی از بيانات مبارکه اين بشارت عظيم مذکور: «چون مشرق الاذکار اساسش در امريک نهاده شود و اين بنيان ملکوتی اکمال پذيرد حرکت و ولولهء عظيمی در ارکان عالم ظاهر گردد... و از اين مطلع انوار امر الله انتشار يابد و تعاليم رحمانی بجميع اقطار نفوذ کند». (ترجمه). همچنين در الواح مقدّسهء تبليغی نازل: «البتّه از اين مشرق الاذکار هزاران مشرق الاذکار تولّد خواهد يافت». و در مقام ديگر می فرمايند: «بنای اين مشرق الاذکار در بدايت تأسيس ملکوت است». و نيز «مشرق الاذکار آيت باهره است که در قطب آن اقليم در اهتزاز است». و در موقع نزول اجلال باراضی معبد هيكل مبارک فرمودند: «هزاران مشرق الاذکار در خاور و باختر تأسيس خواهد گرديد ولی اين مشرق الاذکار که اوّلين مشرق الاذکار عالم غرب است دارای اهمّيّت عظيم ميباشد». و باز اشاره بهمين معبد جليل می فرمايد: «اين تأسيس مشرق الاذکار نمونه ای از برای قرون آتيه گردد و بمنزلهء مادر باشد».


مهندس و طرّاح مشرق الاذکار شخصاً شهادت ميدهد که «حلول اين فکر و طرح اين نقشه امر بشری نبوده زيرا همانطور که ارباب هنر و اصحاب شعر و موسيقی در ابراز احساسات و اظهار عواطف درونی از عالم ديگر الهام ميگيرند طرّاح مشرق الاذکار نيز در طيّ سنين متمادی که همّش در ايجاد نقشه ای بديع برای اين هيكل جليل بوده پيوسته اين حقيقت اصليّه را در مدّ نظر داشته که خالق و موجد اين مشروع عظيم نفس مقدّس حضرت بهاءالله است که از جهان بالا تأييد می فرمايد تا اين معبد به بزرگواری نام حضرتش بر پا گردد». و باز می نويسد «اين طرح مظهر اعظم تعليم بهائی در اين عصر نورانی است که مبشّر وحدت اديان و وحدت عالم انسان است. در اين طرح مجموعه ای از خطوط هندسی مشاهده می شود که نمودار عالم کون است و از تقارب و تقاطع دواير مختلفه ورود کافّهء اديان الهيّه در ظلّ ديانت واحد در نظر مجسّم  می گردد» و همچنين «دايره‌ای مرکّب از هيجده پله دورا دور بنا را احاطه نموده که بسطح طالار منتهی می شود اين هيجده پله نمايندهء هيجده نفس مبارک پيروان اوليّهء امر الله يعنی حروف حيّ ميباشد و بابی که در رأس آنها قرار دارد معرّف مقام مقدّس حضرت باب است» و در مقام ديگر ذکر نموده «همانطور که جوهر تعاليم الهيّه واحد است و حقيقت اديان سماويّه يکی است در ساختمان مشرق الاذکار نيز خصوصيّات و سبکهای مختلف معماری بيکديگر آميخته شده و از ائتلاف آنها هندسهء بديعی که حکايت از وحدت و هم آهنگی عالم وجود مينمايد ايجاد گرديده است.»


مستر ح. وان بورن ماگونيگل يکی از مهندسين عاليمقام و رئيس اتّحاديّهء معماران امريکا پس از مشاهدهء مدل گچی مشرق الاذکار که در عمارت شرکتهای مهندسی در نيويورک در ژوئن سال ١٩٢٠ بمعرض نمايش گذاشته شده بود اظهار داشت  «طرح مشرق الاذکار بديع ترين فکر بشری است که از قرن سيزدهم ميلادی ببعد در فنّ معماری بوجود آمده است». "طرّاح اين بنا در مخيّلهء خويش معبدی از نور مجسّم ساخته که هيكل آن از انظار مخفی و ارکان و قوائم آن بقدر مقدور مستور و چون مشهودات عالم رؤيا در فضای لايتناهی موّاج است. اين معبد بمثابهء پردهء لطيفی است که تجلّی انوار از وراء آن آشکار و مانند جسم مشبّکی است که بين ارض و سما متلألئ و درخشان است. اشعّهء
فروزان چنان بر درون آن بنای عظيم حلول نموده که گوئی اجسام را در آن حکمی نه و ابعاد را در آن مدخليّتی نيست»٠


يکی از نويسندگان در مجلّهء «آثار معماری» که يکی از نشريّات مهمّ فنّی محسوب است در وصف مشرق الاذکار چنين می نگارد «از تزيينات هندسی که در اطراف ستون ها و پنجره‏ها و ابواب اين معبد عظيم بعمل آمده شخص بآسانی ميتواند سمبل مذاهب مختلفهء عالم را احساس نمايد، از آن جمله است «صليب شکسته» و دايره و صليب قائم و مثلّث و مثلّث مضاعف يا ستارهء شش پر معروف بمهر سليمان و بالاتر از صور مذکوره ستارهء پنج ضلعی که معرّف عوالم روحانی است ديگر صليب يونانی و صليب رومی و اعظم از كلّ ستارهء نُه ضلعی که ساختمان بنفسه بدان صورت مصوّر گشته و در تزيينات بنا بنحو اکمل جلوه گر ميباشد و عظمت و جلال روحانی جهان امروز را ظاهر می سازد».


جرج گری بارنارد يکی از مشهورترين حجّاران ايالات متّحدهء امريک عقيدهء خود را راجع به معبد امريک چنين بيان می کند که «مشرق الاذکار بهائی عظيم ترين بنائی است که از دورهء گوتيک ببعد در عالم معماری ايجاد شده و زيباترين ساختمانی است که در عمر خود مشاهده نموده ام.»


پرفسور لوئيجی کواگلينو استاد سابق معماری از اهالی تورن پس از ملاحظهء مدل مشرق الاذکار اظهار نمود «اين بنا مشروع بديعی است که در فنّ معماری انقلاب عظيمی بر پا خواهد کرد و در صفحات تاريخ اثرات عميقی از خود بيادگار خواهد گذاشت. از لحاظ زيبائی نظير آن را در عمر خود مشاهده ننموده و معتقدم که بلا ترديد مبدأ و مصدر آن فيوضات عالم بالا و تأييدات جهان اخری است».


شروين کودی در جريدهء تايمز نيويورک در قسمت معماری و مهندسی دربارهء مدل معبد که در آن شهر در کورکيان گالری بمعرض نمايش گذاشته شده بود می نويسد «بسيار تأمّل و تدبّر بايد تا معلوم شود که چگونه هنرمند لايقی چون طرّاح اين بنا نقشهء عظيم اتّحاد اديان را طرح نموده و فکر جامعهء مذاهب را در خاطر مجسّم کرده است». و بالاخره دکتر رکسفورد نيوکامب رئيس دانشکدهء صنايع مستظرفه در دار الفنون ايلی نويز عظمت و  کيفيّت اين مشروع جليل را که مقدّس ترين مشارق اذکار عالم بهائی در زمان حاضر و مستقبل بشمار می آيد در قالب عبارات ذيل بيان می کند «اين معبد نور بر صحنهء تجارب انسانی نُه مدخل عظيم از حقايق بديعه باز نموده و اهل عالم را از نساء و رجال و مسالک و مذاهب مختلفه و اوطان و اجناس متنوّعه در هر رتبه ومقام و در هر درجه از حرّيّت و  رقّيّت بورود در سراپردهء يگانگی و درک وحدت و اخوّت که بدون آن دنيای کنونی از ترقّيات عظيمه محروم و از مواهب الهيّه بی نصيب خواهد ماند صلا می زند». و همچنين می نويسد «قبّهء عظيمهء بنا که چون کنائس بزرگ قرون وسطی ايادی رجا بجانب عوالم وسيع تری بلند نموده نه تنها بعلّت حقيقت  روحانيّه ای که در آن مندمج است مقام فريدی را دارا است بلکه نفس ظرافت و جلوهء عديم النّظيرش عظمت و جلالی به آن اعطا نموده که از زمان تشييد گنبد ميكل آنژ بر فراز كليسيای پطرس مقدّس در رم تا کنون عديل و مثيلش در هيچيک از ابنيهء مشابه مشاهده نشده است».

 


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

هفت وادي - قوس نزول و صعود - مراتب سبعه خلقت

  هفت وادی  اثر حضرت بهاءاللّه ذکر الاسرار فی معارج الاسفار لمن یرید ان یسافر الی اللّه المقتدر الغفّار بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه الّذی اظهر الوجود من العدم و رقم علی لوح الانسان من اسرار القدم و علّمه من البیان ما لا یعلم و جعله کتاباً مبیناً لمن آمن و استسلم و اشهده خلق کلّ شیئ فی هذا الزّمان المظلم الصّیلم و انطقه فی قطب البقآء علی اللّحن البدیع فی الهیکل المکرّم (مظاهر مقدسه) . لیشهد الکلّ فی نفسه بنفسه فی مقام تجلّی ربّه بانّه لا اله الّا هو و لیصل الکلّ بذلک الی ذروة الحقایق حتّی لا یشاهد احد شیئاً الّا و قد یری اللّه فیه. ای رؤیة تجلّیه المودعة فی حقایق الاشیآء والّا انّه تعالی منزّه من ان یشهد او یری «لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللّطیف الخبیر»  («بسم الله الرحمن الرحیم» بیان مبارکی است که آیه اول قرآن کریم نیز می باشد. شیخ احمد احسایی، حضرت باب و حضرت عبدالبهاء تفسیراتی بر آن نوشته اند. جناب دکتر نادر سعیدی در مقاله ای به مقایسه این تفسیرات پرداخته اند. مقاله دکتر سعیدی در این لینک قابل مطالعه می باشد: تفسير بسم الله الرحمن الرحيم . ویدیوی ...

الواح وصایا: نکته به نکته مو به مو

«حضرت عبدالبهآء در رتبه اولى مرکز و محور عهد و ميثاقِ بى مثيلِ حضرت بهاءالله، و اعلى صُنعِ يدِ عنايتش، و مرآتِ صافى انوارش، و مَثَلِ اعلاى تعاليم، و مبيّن ِمصون از خطاى آياتش، و جامع جميع کمالات و مظهر کلّيّۀ صفات و فضائل بهائى، و غصنِ اعظم منشعب از اصلِ قديم و غصن الامر و حقيقتِ مَن طاف حوله الاسماء، و مصدر و منشأ وحدت عالم انسانى و رايت صلح اعظم، و قمرِ سمآءِ اين شرع مقّدس بوده و ِالى الأبد خواهد بود. و نام معجز شيم عبدالبهآء - بنحو اتم و اکمل و احسن جامعِ جميعِ اين نعوت و اوصاف است. و اعظم از کل اين اسماء عنوان منيع «سرالله» است که حضرت بهآءالله در توصيف آن حضرت اختيار فرموده اند و با آنکه بهيچوجه اين خطاب نبايد عنوانِ رسالت آن حضرت قرار گيرد، مع الوصف حاکى از آن است که چگونه خصوصيّات و صفاتِ بشرى با فضائل و کمالاتِ الهى در نفس مقدس حضرت عبدالبهآء مجتمع و متّحد گشته است.» حضرت ولی امرالله، دور بهائی «عهد و ميثاق حضرت بهاءالله منبعث از ارادهء قاطعه و مشيّت نافذهء آن مظهر کلّيّهء الهيّه بوده که بنفسه المهيمنة علی الکائنات به تأسيس چنين ميثاق وثيق (بسیار محکم) اقدام فرمود. الواح وصايا...

کلمات مکنونه عربی و معادل آن به انگلیسی

الكلمات المكنونة العربيّة هُوَ البَهِيُّ الأَبْهى هذا ما نُزِّلَ مِنْ جَبَرُوتِ العِزَّةِ بِلِسانِ القُدْرَةِ وَالْقُوَّةِ عَلَى النَّبِيِّينَ مِنْ قَبْلُ. وَإِنَّا أَخَذْنا جَوَاهِرَهُ وَأَقْمَصْناهُ قَمِيصَ الاخْتِصارِ فَضْلاً عَلَى الأَحْبَارِ لِيُوفُوا بِعَهْدِ اللهِ وَيُؤَدُّوا أَمانَاتِهِ فِي أَنْفُسِهِمْ وَلِيَكُونُنَّ بِجَوْهَرِ التُّقَى فِي أَرْضِ الرُّوحِ مِنَ الفائِزِينَ. HE IS THE GLORY OF GLORIES THIS is that which hath descended from the realm of glory, uttered by the tongue of power and might, and revealed unto the Prophets of old. We have taken the inner essence thereof and clothed it in the garment of brevity, as a token of grace unto the righteous, that they may stand faithful unto the Covenant of God, may fulfill in their lives His trust, and in the realm of spirit obtain the gem of divine virtue.   يَا ابْنَ الرُّوحِ ۱ فِي أَوَّلِ القَوْلِ امْلِكْ قَلْباً جَيِّداً حَسَناً مُنيراً لِتَمْلِكَ مُلْكاً دائِماً باقِياً أَزَلاً قَدِيماً. O SON OF SPIRIT!  My f...