رد شدن به محتوای اصلی

لوح انت الکافی

 

فهرست مطالب:

 

  • مختصری در مورد لوح انت الکافی و مقایسه اجمالی نسخ موجود با نسخه رسمی نفحات فضل جلد ۲

  • نصوص مبارکه در مورد شفا و مراجعه به طبیب حاذق

  • ریشه اسلامی اسماء حسنای الهی

  • جدول معنای فارسی و انگلیسی اسماء حسنی و صفات علیا در این لوح مبارک

  • نسخه لوح انت الکافی از نفحات فضل جلد ۲


 

 

 مختصری در مورد لوح انت الکافی

 

لوح انت الکافی در عکا از قلم اعلی به زبان عربی نازل شده است. در اواخر این لوح مبارک، حضرت بهاءالله به زبان طالب شفا از حق مسئلت می فرمایند که : «بهذه الاسماء الحسنی الاعظم و بهذه الصفات العلیا الاکرم … تحفظ حامل هذه الورقه …». قبل از آنکه به واژه اسماء حسنی که ریشه اسلامی دارد بپردازیم، مطالب زیر در مورد لوح مبارک شایان اهمیت است.

 

در این لوح مبارک، ۱۱۴ اسم از اسماء الهی در قالب مسئلت از درگاه الهی و با مطلع «بک یا» آمده است. چرا که این مطلع ۳۸ مرتبه با ذکر سه اسم از اسماء و صفات الهی در این لوح آمده است. رقم ۱۱۴ برابر با سور قرآنی و ۱۹ ضربدر ۵ است.


ذکر مبارک «انت الکافی انت الشافی و انت الباقی» ۳۹ بار تکرار شده است. ۳۹ بار بواسطه ترجمه انگلیسی موجود در تارنمای کتابخانه مراجع بهائی که مطابق نسخه رسمی جزوه نفحات فضل است. یعنی با در نظر گرفتن مطلب مذکور، سه اسمِ کافی و شافی و باقی هر یک ۳۹ بار و یا جمعا  ۱۱۷ بار در این قالب در لوح آمده اند. جمع ۳ رقم مزبور نیز ۹ می باشد.

 

لوح مبارک در نسخ قدیمی ادعیه حضرت محبوب با مطلع «بسم الله الامنع الاقدس الارفع الابهی» شروع می شود. در حالیکه در ترجمه انگلیسی که مطابق نسخه رسمی نفحات فضل است:

He is the Healer, the Sufficer, the Helper, the All-Forgiving, the All-Merciful

آمده است. یعنی: هو الشافی الکافی المعین الغفور الرحیم.

 

بسیاری از این اسمای حسنی و صفات علیا به صورت منفرد در لوح مبارک آمده اما در شش مورد حضرت بهاءالله از دو اسم از اسمای الهی بصورت ترکیبی استفاده فرموده اند. «ذکر الاعظم»، «اسم الاکرم » و »رسم الاقدم»، «ظاهر مستور»، «غائب مشهور» و «ناظر منظور» از این قبیل اسماء می باشند. 


اگر اسماء الهی در مطلع و فقرات اسماء الهی در آخر لوح را به تعداد ارقام مذکور اضافه کنیم، تعداد اسماء ۲۵۱ اسم می شود. ۲۵۱ از مهرهای جمال مبارک بود. چرا که مطابق حروف ابجد ب=۲   ه=۵   و ا=۱می باشند. بهاء اسم اعظم الهی است.



نصوص مبارکه در مورد شفا و مراجعه به طبیب حاذق

 

نصوص زیر از کتاب گلزار تعالیم بهائی در مورد شفا را باید مورد توجه قرار داد:

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس ميفرمايند:

" اِذَا مَرِضْتُمْ اِرْجِعُوْا اِلَی الحُدَّاقِ مِنَ الاَطِبّاء اِنّا مَا رَفَعْنَا الاَسْبَابَ بَلْ اَثْبَتْنَاهَا مِنْ هَذَا القَلَمِ الَّذِي جَعَلَهُ اللّهُ مَطْلَعَ اَمْرِهِ‌المُشْرِقِ المُنِيْرِ" (K  113)

 

٢ - " لَاتَتْرُکِ الْعِلاجَ عِنْدَ الاِحْتِيَاجِ وَ دَعْهُ عِنْدَاسْتِقَامَةِ المَزَاج ".   

(از لوح مبارک طبّ ص ٣-٢٢٢ مجموعه الواح حضرت بهاءالله)

٣- " قَابِلِ الاَمْرَاضَ بِالاَسْبابِ وَ هَذَا القَوْلُ فِي هَذَا البَابِ فَصْلُ الخِطَابِ " . 

(لوح مبارک طبّ ص ٢٢٣ مجموعه الواح حضرت بهاءالله )

۴ -  " لعمری الطبيب الذی شرب خمر حتی لقاوه شفاء و نفسه رحمة و رجاء قل تمسکوا به لاستقامة المزاج انه مويد من الله للعلاج ".            

(از لوح مبارک طب ص ٥-٢٢٤ مجموعه الواح حضرت بهاءالله )

۵- " امر مبرم الهی آنکه بايد مريض بطبيب حاذق رجوع نمايد و آنچه بگويد بآن عمل کند ".                          (ص ٢٤٣ گنجينه حدود و احکام )

٦- " حکم الله آنکه مريض به تجويز اطبّاء بايد عمل نمايد ولکن حکيم بايد حاذق باشد در اينصورت آنچه امر کند بايد بآن عمل شود چه که حفظ انسان لدی اللّه از هرامری اعظم تر است . حقّ جَلّ جَلالُهُ عِلْم اَبدان را مقدّم داشته چه که در وجود و سلامتی آن اجرای احکام بر او لازم و واجب . دراين صورت سلامتی مقدّم بوده و خواهد بود ".                                     (ص ١١-١٠ ج ٣ امر و خلق )

٧- " حاذقين اطبّا و جرّاحين آنچه بنمايند درباره مريض ممضی و مجری است ولکن بايد بطراز عدل مزيّن باشند اگر بحقّ عارف باشند البتّه اولی و احبّ است "    

(ص ٤-٢٤٣ گنجينه حدود و احکام )

                            

حضرت عبدالبهاء ميفرمايند :

١- " کلّ مأمور بمعالجه و متابعت حُکماء هستند. اين محض اطاعت امراللّه است والّا شافی خدا " .                (ص ١٥٢ ج ١ منتخباتی ازمکاتيب ط آمريکا)

٢- " از رأی حکيم حاذق بنصّ مبارک نبايد خارج شد و مراجعت فرض ولو نفس مريض حکيم شهير بی نظير باشد . باری مقصود اينست که با مشورت حکيم بسيار حاذق محافظه صحّت فرمائيد ".        (ص ١٥٣ ج ١ منتخباتی از مکاتيب ط آمريکا)

٣- " اسباب شفای امراض دو نوع است  سبب جسمانی و سبب روحانی . امّا سبب جسمانی معالجه طبيبان و امّا سبب روحانی دعا و توّجه رحمانيان و هر دو را بايد بکار برد و تشبّث نمود . امراضی که بسبب عوارض جسمانی عارض گردد بدوای طبيبان معالجه شود و بعضی امراض که بسبب امور روحانی حاصل شود آن امراض باسباب روحانی زائل گردد مثلا امراضی که منبعث از احزان و خوف و تاثّرات عصبيّه حاصل گردد معالجه روحانی بيش از علاج جسمانی تأثير دارد . پس اين دو نوع معالجه را بايد مجری داشت هيچيک مانع از ديگری نيست ....".

               (ص ١٤٨ج ١ منتخباتی از مکاتيب ط آمريکا)

٤- " ای امة اللّه مناجات هایی که بجهت طلب شفا صادر شده شامل شفای جسمانی و روحانی هر دو بوده. لهذا بجهت شفای روحانی و جسمانی، هر دو، تلاوت نمائيد اگر مريض را شفا مناسب و موافق، البته عنايت گردد. ولی بعضی از مريض ها شفا از برايشان سبب ضررهائی ديگر شود. اينست که حکمت اقتضای استجابت دعا ننمايد . ای امة اللّه قوّه روح القدس امراض جسمانی و روحانی هر دو را شفا دهد ".              (ص ١٥٨ ج ١ منتخباتی از مکاتيب ط آمريکا)

و باطبّاء ميفرمايند :

٥- " در وقت معالجه توجّه بجمال مبارک کن و آنچه بر قلب القا ميشود مجری دار. مريضان را بفرح الهی و سرور روحانی معالجه نما دردمندان را درمان بشارت کبری ده و مجروحين را مرهم موهبت عظمی بخش . ببالين هر بيماری چون حاضر گردی سرور و فرح و شادمانی ده و بقوّه روحانی انجذابات رحمانی بخش . اين نَفس رحمانی حيات بخش عظم رميم است و محيی ارواح هر عليل و سقيم "٠

      (ص ٨-١٤٧ ج ١ منتخبات مکاتيب ط آمريکا)

٦- "ای طبيب اديب … تو الحمداللّه که دو قوّه داری طبابت جسمانی و طبابت روحانی. و روحانيّات را نفوذی عظيم در عالَم جسمانی مثلا مريض را بشارتی ده و سرور و تسلّی ده و بوجد و طرب آر . بسيار واقع که آن سرور و فرح سبب شفای عاجل شد.... حال چون چنين است به دو قوّه معالجه نما. احساسات روحانيّه را درامراض عصبيّه تأثيری عجيب است "٠   

(ص ١٤٧ ج ١ منتخباتی از مکاتيب ط آمريکا)

" و امّا سؤالی که نموده بوديد که باوجود  تلاوت مناجات و قرائت دعای شفا چگونه اين نفوس وفات يافتند. بدانکه اين ادعيه و مناجات بجهت شفای از اجل معلّق است نه قضای محتوم و مبرم . زيرا اجل بردو قسم است اجل معلّق و اجل محتوم . اجل محتوم را تغيير و تبديلی نه و اگر چنين باشد که از برای هر مريض تلاوت مناجات شود شفا يابد ، ديگر نفسی ترک غالب عنصری نکند و از اين جهان بجهان ديگر صعود و ترقّی نفرمايد. زيرا هر وقت نفسی عليل گردد ترتيل مناجات ميشود و شفا يابد و اين مخالف حکمت بالغه الهيّه است. بلکه مقصد از طلب شفا اينست که از اجل معلّق محفوظ ماند و از قضای غير محتوم مصون گردد مثلاً ملاحظه نمائيد که اين سراج را مقداری معلوم از دُهن موجود و چون بسوزد دُهْن و تمام گردد يقيناً خاموش شود. از برای اين تغيير و تبديلی نه. ولکن ادعيه خيريّه و طلب شفا مانند زجاجست که اين سراج را از بادهای مخالف حفظ نمايد تا بقضای معلّق خاموش نگردد " ٠

( ص ٢٠ ج ٣ منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء )


ریشه اسلامی اسماء حسنی الهی

 

اسماء حسنی الهی ریشه اسلامی دارد و آگاهی به آنچه در قرآن و احادیث آمده است لازمه این گفتار است. مطالبی که در زیر می آید از ویکیپدیا است.

 

«ولله الاسماء الحسنی ...» فقره ای از آیه ۱۸۰ سوره اعراف به مضمون «و نامهای نیکو به خدا اختصاص دارد».

اسماء حُسنی یا نام‌های نیکوی خداوند نام‌هایی هستند که در اسلام برای خداوند یگانه الله به کار رفته ‌است. غالباً شمار این نام‌ها را ۹۹ نام دانسته‌اند که بیشتر آن در قرآن آمده‌است، ولی برخی دیگر براین باورند شمار آن‌ها بیش تر است.


نام‌های خدا در قرآن مجموعه‌ای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شده‌اند و اصطلاحاً، ۹۹ تای آن «به عربی: اسماء الحسنی» یا نام‌های نیکوی خداوند خوانده می‌شوند. هر چند که تعداد نام‌های خدا، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیده‌ای از نام‌ها (نام‌های نیکو)، تعدادشان ۹۹ عدد است.


از میان این ۹۹ نام، ۸۵ تای آن مستقیماً در قرآن ذکر شده‌است. اما تعدادی از این نام‌ها مستقیماً در قرآن وجود ندارد یا مصدری از آن به کار گرفته شده باشد یا به شکل غیر مستقیم به صفتی اشاره شده باشد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا ۲۰۰ مورد از این نام‌ها را یافته‌اند.

 

در احادیث از امام صادق روایت شده‌است:

«حق تعالی را نَود و نُه اسم می‌باشد که اگر کسی آن‌ها را برشمارد، وارد بهشت می‌شود و آن اسامی از این قرار است: الله، الإله، الواحد، الأحد، الصّمد، الأوّل، الآخر، السّمیع، البصیر، القدیر، القاهر، العلی، الأعلی، الباقی، البدیع، الباریء، الأکرم، الظّاهر، الباطن، الحی، الحکیم، العلیم، الحلیم، الحفیظ، الحقّ، الحسیب، الحمید، الحَفِی، الرّبّ، الرّحمن، الرّحیم، الذّاری، الرّازق، الرّقیب، الرّؤوف، الرّائی، السّلام، المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبّار، المتکبّر، السید، السبوح، الشهید، الصّادق، الصانع، الطّاهر، العدل، العَفُوّ، الغفور، الغنی، الغیاث، الفاطر، اَلفرد، الفتّاح، الفالق، القدیم، الملک، القدّوس، القوی، القریب، القیوم، القابض، الباسط، قاضی الحاجات، المجید، المولی، المنّان، المحیط، المبین، المقیت، المصوّر، الکریم، الکبیر، الکافی، کاشف الضّر، الوتر، النّور، الوهاب، النّاصر، الواسع، الودود، الهادی، الوفی، الوکیل، الوارث، البرّ، الباعث، التّواب، الجلیل، الجواد، الخبیر، الخالق، خیر النّاصرین، الدّیان، الشکور، العظیم، اللطیف، الشافی

 

اسماء حُسنی را به ۳ گروه بخش کرده‌اند:

  • اسماء جمالی (۵۵ نام) 

  • اسماء جلالی (۲۲ نام) 

  • اسماء مشترک (۲۲ نام) 

اعتقاد بر این است که یکی از اسامی خدا که بر کسی دانسته نیست اسم اعظم است؛ و با بر زبان آوردن آن هر خواستهٔ گوینده برآورده خواهد شد. و نیز می توان اسم اعظم را به اشاره بر زبان آورد مثلاً: خدایا به اسم اعظمت از تو خواستارم ...


  • اقتباس از ویکی پدیا


جدول معانی فارسی و انگلیسی اسماء حسنی و صفات علیا

 

در جدول زیر، ستون اول مزین به اسماء حسنی و صفات علیایی است که در لوح انت الکافی نازل شده است. ستون دوم به معانی آنها به فارسی پرداخته و همچنین ترجمه انگلیسی آن اسم از نسخه موجود در تارنمای کتابخانه مراجع بهایی مرقوم شده است. 

اسماء حسنی و صفات علیا در لوح شفا

معنای لغوی

شافی

the Healer

شفا دهنده

کافی

the Sufficier

مستغنی - بی نیاز - در فارسی کفایت کننده

 

معین

the Helper

اعانه کننده - نصرت کننده - کمک کننده

غفور

the All-forgiving

بسیار آمرزنده - بخشنده گناه

رحیم

the All-Merciful

بسیار رحم کننده - بسیار بخشاینده

علی

Exalted One

بلند - شریف - بلند قدر

وفی

Faithful One

بسیار وفادار- وفا کننده به عهد

بهی

Glorious One

نیکو - زیبا - روشن به حدی که چشم را خیره کند

سلطان

Sovereign

پادشاه - حجت و برهان - قدرت

رفعان

Upraiser

بسیار بلند قدر

دیان

Judge

قاضی - قهار - حاکم - جزا و پاداش دهنده

احد

Peerless One

یک - یکتا - بی نظیر

صمد

Eternal One

مهتر و سرور - مطاع و صاحب حکم

فرد

Single One

واحد - یگانه - بی نظیر

سبحان

Most Praised One

پاک و مقدس - تسبیح گفتن

قدسان

Holy One

بسیار پاک و منزه

مستعان

Helping One

کسی که از او کمک می گیرند

علیم

Omniscient

عالم - بسیار دانشمند

حکیم

Most Wise

دانشمند - فیلسوف - صاحب حکمت - دانا - طبیب

عظیم

Most Great One 

بزرگ - امیر - حاکم

رحمن

Clement One

بسیار بخشنده و مهربان - رحیم

عظمان

Majestic One

بسیار بزرگ و بلند مقام

قدران

Ordaining One

بسیار توانا

معشوق

Beloved One

محبوب - مورد عشق و علاقه

محبوب

Cherished One

دوست داشته شده - مورد علاقه - گرامی و عزیز

مجذوب

Enraptured One

جذب شده - کشیده شده

عزیز

Mightiest One

قادر - غالب و قوی - شریف - کمیاب و نادر

نصیر

Sustaining One

یاری کننده - ناصر - یاور

قدیر

Potent One

بسیار توانا - دارای قدرت

حاکم

Ruling One

حکم کننده

قائم

Self-Subsisting

قیام کننده - برخاسته - ایستاده - مجازا ثابت و استوار

 

عالم

All-Knowing One

دانشمند - دارای علم و احاطه عمیق

روح

Spirit

جان - روان - نفس - نَفَس

نور

Light

روشنائی - علامت - اثر

ظهور

Manifest One

آشکار گردیده - در آمده از خفا

معمور

Frequented by all

شاید در اینجا به معنی به مدت طولانی زیستن

مشهور

Known to all

شهیر و نامدار - شهرت یافته

مستور

Hidden from all

پوشیده - پنهان - مخفی

غائب

Concealed One

مخفی - پوشیده - ناپدید

غالب

Triumphant One

غلبه کننده - قاهر

واهب

Bestowing One

بخشنده و عطا کننده

قادر

Almighty

توانا - نیرومند - دارای قدرت

ناصر

Succoring One

کمک کننده - نصرت کننده - یار و یاور

ساتر

Concealing One

پنهان کننده - پوشاننده

صانع

Fashioner

سازنده - آفریننده

قانع

Satisfier

راضی کننده


قالع

Uprooter

 ریشه کن

طالع

Rising One

طلوع کننده - بالا رونده

جامع

Gathering One

جمع کننده - گرد آورنده


رافع

Exalting One

بلند کننده - رفع دهنده


بالغ

Perfecting One

به بلوغ رساننده

فارغ

Unfettered One

به مقصد رسیده - در فارسی آسوده

 

سابغ

Bountiful One

فراوان دهنده - زیاد دهنده

نافع

Beneficent One

نفع رساننده 

مانع

Withholding One

بازدارنده - جلوگیری کننده

صانع

Creating One

آفریننده - صنعتگر

جلیل

Sublime One

بزرگ - عظیم

جمیل

Beauteous One

خوب - نیک - زیبا

فضیل

Bounteous One

بسیار با فضل

عادل

Just One

با انصاف و عدالت

فاضل

Gracious One

صاحب فضیلت - زیادی بر احتیاج

باذل

Generous One بخشنده

قیوم

All-Compelling

قائم بذات - پاینده - بی نیاز

دیموم

Ever-Abiding

با دوام - با بقا و استمرار

علوم

Most Knowing One

بسیار دانا - علام

عظوم

Magnificent One

بسیار بزرگ و عالیقدر

قدوم

Ancient of Days

قدیم - بی آغاز و انجام

کروم

Magnanimous One

بسیار بخشنده و کریم

محفوظ

Well-Guarded One

حفظ شده

محظوظ

Lord of Joy

حظ برنده

ملحوظ

Desired One

ملاحظه شده - مورد توجه

 

عطوف

Kind to all

مهربان - مشفق - نیکوکار

رؤف

Compassionate with all

بسیار مهربان - مشفق

لطوف

Most Benevolent One

بسیار پر لطف

ملاذ

Haven for all

پناه - پناهگاه - ملجاء

معاذ

Shelter to all

پناه - پناهگاه

مستعاذ

All-Preserving One

کسی که به او پناه می برند

غیاث

Succorer of all

کمک کننده - فریادرس

مستغاث

Invoked by all

کسی که از او استغاثه شده

نفاث

Quickening One

روح هنده - فیاض

کاشف

Unfolder

پرده بردارنده - آشکار کننده

ناشف

Ravager

 خشک کننده - جذب کننده - فرو برنده

عاطف

Most Clement One

مهربان

جان

my Soul


جانان

my Beloved

ایمان

my Faith

ساقی

Quencher of thirsts

آب یا شراب دهنده

عالی

Transcendent Lord

بلند پایه 

غالی

Most Precious One

گران و با نرخ بالا

ذکرالاعظم

Greatest Remembrance

ذکر اعظم الهی - مظهر ظهور

اسم الاکرم

Noblest Name

محترم ترین اسم - کریم ترین اسمها

 

 

رسم الاقدم

Most Ancient Way

قدیم ترین رسم

سبوح

Most Lauded

پاک و منزه - خدای تعالی که او را تسبیح گویند

قدوس

Most Holy

پاک و مقدس از هر عیب و نقص

نزوه

Sanctified One

پاک و پاکیزه - بی آلایش

فتاح

Unfastener

بسیار گشاینده - بسیار فتح کننده

نصاح

Counselor

بسیار نصیحت کننده

نجاح

Deliverer

به مقصود رساننده

حبیب

Friend

یار - دوست

طبیب

Physician

پزشک - ماهر و کاردان


جذیب

Captivating One

جذب کننده - کشاننده

جلال

Glory

بزرگ - بزرگوار - با عظمت

جمال

Beauty

زیبا

فضال

Bountiful One

بسیار با فضل - بسیار بخشنده

واثق

the Most Trusted

بسیار مورد اعتماد


عاشق

the Best Lover

فالق

Lord of the Dawn

پدید آورنده سپیده دم

وهاج

Enkindler

درخشان کننده

بلاج

Brightener

آشکار کننده


بهاج

Bringer of Delight

مسرور کننده

 

وهاب

Lord of Bounty

بسیار بخشنده و عطا کننده

عطاف

Most Compassionate

بسیار مهربان

رآف

Most Merciful One

بسیار مشفق

ثابت

Constant One

پایدار - پا برجا - استوار

نابت

Life-Giving One

رویاننده - زندگی دهنده

ذاوت

Source of all Being

ذات دهنده

نافذ

Who penetrates all things

نفوذ کننده - فرو رونده


لاحظ

All-Seeing God

ناظر - نگاه کننده - مراقب

لافظ

Lord of Utterance

ناطق - بسیار نطق کننده


ظاهر مستور

Manifest yet Hidden

آشکار پنهان - ظاهر مخفی

غائب مشهور

Unseen yet Renowned

مخفی شهیر

ناظر منظور

Onlooker sought by all

نظر کننده مورد نظر و توجه

قاتل عشاق

Thou Who slayest the Lovers


واهب فساق

God of Grace to the wicked

بخشنده گناهکاران

کافی

Sufficer

مستغنی - بی نیاز

شافی

Healer

شفا بخش

باقی

Abider

پاینده - جاوید

 

عزیز

the Powerful

قادر - غالب و قوی

حافظ

the Protector

حفظ دارنده - نگهبان - حارس - حفظ کننده

معطی

the Giving

عطا کننده - بخشنده

رؤف

the Compassionate

بسیار مهربان

کریم

the All-Generous

صاحب کرم - بخشنده - با سخاوت

رحیم

the All-Merciful

بسیار رحم کننده - بسیار بخشاینده

 


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

هفت وادي - قوس نزول و صعود - مراتب سبعه خلقت

  هفت وادی  اثر حضرت بهاءاللّه ذکر الاسرار فی معارج الاسفار لمن یرید ان یسافر الی اللّه المقتدر الغفّار بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه الّذی اظهر الوجود من العدم و رقم علی لوح الانسان من اسرار القدم و علّمه من البیان ما لا یعلم و جعله کتاباً مبیناً لمن آمن و استسلم و اشهده خلق کلّ شیئ فی هذا الزّمان المظلم الصّیلم و انطقه فی قطب البقآء علی اللّحن البدیع فی الهیکل المکرّم (مظاهر مقدسه) . لیشهد الکلّ فی نفسه بنفسه فی مقام تجلّی ربّه بانّه لا اله الّا هو و لیصل الکلّ بذلک الی ذروة الحقایق حتّی لا یشاهد احد شیئاً الّا و قد یری اللّه فیه. ای رؤیة تجلّیه المودعة فی حقایق الاشیآء والّا انّه تعالی منزّه من ان یشهد او یری «لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللّطیف الخبیر»  («بسم الله الرحمن الرحیم» بیان مبارکی است که آیه اول قرآن کریم نیز می باشد. شیخ احمد احسایی، حضرت باب و حضرت عبدالبهاء تفسیراتی بر آن نوشته اند. جناب دکتر نادر سعیدی در مقاله ای به مقایسه این تفسیرات پرداخته اند. مقاله دکتر سعیدی در این لینک قابل مطالعه می باشد: تفسير بسم الله الرحمن الرحيم . ویدیوی ...

الواح وصایا: نکته به نکته مو به مو

«حضرت عبدالبهآء در رتبه اولى مرکز و محور عهد و ميثاقِ بى مثيلِ حضرت بهاءالله، و اعلى صُنعِ يدِ عنايتش، و مرآتِ صافى انوارش، و مَثَلِ اعلاى تعاليم، و مبيّن ِمصون از خطاى آياتش، و جامع جميع کمالات و مظهر کلّيّۀ صفات و فضائل بهائى، و غصنِ اعظم منشعب از اصلِ قديم و غصن الامر و حقيقتِ مَن طاف حوله الاسماء، و مصدر و منشأ وحدت عالم انسانى و رايت صلح اعظم، و قمرِ سمآءِ اين شرع مقّدس بوده و ِالى الأبد خواهد بود. و نام معجز شيم عبدالبهآء - بنحو اتم و اکمل و احسن جامعِ جميعِ اين نعوت و اوصاف است. و اعظم از کل اين اسماء عنوان منيع «سرالله» است که حضرت بهآءالله در توصيف آن حضرت اختيار فرموده اند و با آنکه بهيچوجه اين خطاب نبايد عنوانِ رسالت آن حضرت قرار گيرد، مع الوصف حاکى از آن است که چگونه خصوصيّات و صفاتِ بشرى با فضائل و کمالاتِ الهى در نفس مقدس حضرت عبدالبهآء مجتمع و متّحد گشته است.» حضرت ولی امرالله، دور بهائی «عهد و ميثاق حضرت بهاءالله منبعث از ارادهء قاطعه و مشيّت نافذهء آن مظهر کلّيّهء الهيّه بوده که بنفسه المهيمنة علی الکائنات به تأسيس چنين ميثاق وثيق (بسیار محکم) اقدام فرمود. الواح وصايا...

کلمات مکنونه عربی و معادل آن به انگلیسی

الكلمات المكنونة العربيّة هُوَ البَهِيُّ الأَبْهى هذا ما نُزِّلَ مِنْ جَبَرُوتِ العِزَّةِ بِلِسانِ القُدْرَةِ وَالْقُوَّةِ عَلَى النَّبِيِّينَ مِنْ قَبْلُ. وَإِنَّا أَخَذْنا جَوَاهِرَهُ وَأَقْمَصْناهُ قَمِيصَ الاخْتِصارِ فَضْلاً عَلَى الأَحْبَارِ لِيُوفُوا بِعَهْدِ اللهِ وَيُؤَدُّوا أَمانَاتِهِ فِي أَنْفُسِهِمْ وَلِيَكُونُنَّ بِجَوْهَرِ التُّقَى فِي أَرْضِ الرُّوحِ مِنَ الفائِزِينَ. HE IS THE GLORY OF GLORIES THIS is that which hath descended from the realm of glory, uttered by the tongue of power and might, and revealed unto the Prophets of old. We have taken the inner essence thereof and clothed it in the garment of brevity, as a token of grace unto the righteous, that they may stand faithful unto the Covenant of God, may fulfill in their lives His trust, and in the realm of spirit obtain the gem of divine virtue.   يَا ابْنَ الرُّوحِ ۱ فِي أَوَّلِ القَوْلِ امْلِكْ قَلْباً جَيِّداً حَسَناً مُنيراً لِتَمْلِكَ مُلْكاً دائِماً باقِياً أَزَلاً قَدِيماً. O SON OF SPIRIT!  My f...